معنی bertani - جستجوی لغت در جدول جو
bertani
کشاورزی کردن، کشاورزی
ادامه...
کِشاوَرزی کَردَن، کِشاوَرزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bertahi
خال دار، دفاع کند
ادامه...
خال دار، دِفاع کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berani
بی پروا، شجاع، جسور، بی شرم، دلیر، جرأت داشتن، با دل و جرأت
ادامه...
بی پَروا، شُجاع، جَسور، بی شَرم، دَلیر، جُرأت داشتَن، با دِل و جُرأت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bertanya
پرسیدن، بپرسید، پرس و جو کردن، پرسش کردن
ادامه...
پُرسیدَن، بِپُرسید، پُرس و جو کَردَن، پُرسِش کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
certain
مطمئن، معیّن
ادامه...
مُطمَئِن، مُعَیَّن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Certain
مطمئن، معیّن
ادامه...
مُطمَئِن، مُعَیَّن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
berjanji
تعهّد کردن، قول دادن، وعده دادن
ادامه...
تَعَهُّد کَردَن، قُول دادَن، وَعدِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bermain
سرگرم کردن، بازی کردن، به بازی کردن
ادامه...
سَرگَرم کَردَن، بازی کَردَن، بِه بازی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlari
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
şeytani
شیطانی، اهریمنی
ادامه...
شِیطانی، اَهریمَنی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
petani
دهقان، کشاورز
ادامه...
دِهقان، کِشاوَرز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی