معنی bersyarat - جستجوی لغت در جدول جو
bersyarat
شرطی، مشروط
ادامه...
شَرطی، مَشروط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bersuara
صدای بلند دادن، صدا ایجاد کنید
ادامه...
صِدایِ بُلَند دادَن، صِدا ایجاد کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berkarat
زنگ زدن، زنگ زده
ادامه...
زَنگ زَدَن، زَنگ زَدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara bersyarat
به طور مشروط، مشروط
ادامه...
بِه طُورِ مَشروط، مَشروط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی