معنی bersatu - جستجوی لغت در جدول جو
bersatu
متّحد، متّحد شدن
ادامه...
مُتَّحِد، مُتَّحِد شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berbatu
سنگلاخی، سنگی، سنگی بودن، ناهموار
ادامه...
سَنگلاخی، سَنگی، سَنگی بودَن، ناهَموار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersama
مشترک، با هم
ادامه...
مُشتَرِک، با هَم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlalu
گذشتن، گذشت
ادامه...
گُذَشتَن، گُذَشت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbau
بو دار، بو می دهد
ادامه...
بو دار، بو مِی دَهَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbat
بد، بدبخت
ادامه...
بَد، بَدبَخت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
beraat
تبرئه
ادامه...
تَبرِئَه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
berat
تیره روی، سنگین، سنگینی، پرزحمت
ادامه...
تیرِه روی، سَنگین، سَنگینی، پُرزَحمَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی