معنی berpori - جستجوی لغت در جدول جو
berpori
نفوذپذیر، متخلخل
ادامه...
نُفُوذپَذِیر، مُتِخَلخِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berpose
ژست گرفتن
ادامه...
ژِست گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlari
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berduri
خارزنی، خاردار، تیز و نوک دار، خارکی
ادامه...
خارزَنی، خاردار، تیز و نُوک دار، خارَکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berdiri
ایستاده، ایستادن
ادامه...
ایستادِه، ایستادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara berpori
به طور متخلخل، متخلخل
ادامه...
بِه طُورِ مُتِخَلخِل، مُتِخَلخِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی