معنی bermasalah - جستجوی لغت در جدول جو
bermasalah
مشکل، مشکل ساز
ادامه...
مُشکِل، مُشکِل ساز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bersalah
مقصّر، گناهکار
ادامه...
مُقَصِّر، گُناهکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara bermasalah
به طور مشکل ساز، مشکل ساز
ادامه...
بِه طُورِ مُشکِل ساز، مُشکِل ساز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی