معنی berlubang - جستجوی لغت در جدول جو
berlubang
پسمنده، سوراخ
ادامه...
پَسمَندِه، سوراخ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berhutang
بدهکار بودن، بدهکار
ادامه...
بِدِهکار بودَن، بِدِهکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berkurang
کاهش یابنده، کاهش دهد، کم شدن، کاهش یافتن
ادامه...
کاهِش یابَندِه، کاهِش دَهَد، کَم شُدَن، کاهِش یافتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bercabang
چنگال زدن، شاخه، شاخه دار
ادامه...
چَنگال زَدَن، شاخِه، شاخِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berulang
مکرّر، تکرار کرد
ادامه...
مُکَرَّر، تِکرَار کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjuang
جستجو کردن، مبارزه کن، تلاش کردن، دست و پنجه نرم کردن
ادامه...
جُستُجو کَردَن، مُبارِزِه کُن، تَلاش کَردَن، دَست و پَنجِه نَرم کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
beruban
سفید شده، خاکستری
ادامه...
سِفید شُدِه، خاکِستَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی