معنی berlatih - جستجوی لغت در جدول جو
berlatih
تمرین کردن، قطار
ادامه...
تَمرین کَردَن، قَطار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terlatih
آموزش دیده، آموزش دیده است
ادامه...
آموزِش دیدِه، آموزِش دیدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlabuh
پهلو گرفتن، لنگر انداخته است، پارک کردن
ادامه...
پَهلو گِرفتَن، لَنگَر اَنداختِه اَست، پارک کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
melatih
مربّی کردن، تمرین کنید، آموزش دادن
ادامه...
مُرَبّی کَردَن، تَمرین کُنید، آموزِش دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlari
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelatih
مربّی
ادامه...
مُرَبّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی