معنی berlalu - جستجوی لغت در جدول جو
berlalu
گذشتن، گذشت
ادامه...
گُذَشتَن، گُذَشت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bersatu
متّحد، متّحد شدن
ادامه...
مُتَّحِد، مُتَّحِد شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berliku
لولایی، سیم پیچ
ادامه...
لُولایی، سیم پیچ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlari
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berlabuh
پهلو گرفتن، لنگر انداخته است، پارک کردن
ادامه...
پَهلو گِرفتَن، لَنگَر اَنداختِه اَست، پارک کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbulu
پرندگانی، مودار، پرزدار، پشمالو، پشمالو بودن، ژولیدگی
ادامه...
پَرَندِگانی، مُودار، پُرزدار، پَشمالو، پَشمالو بودَن، ژولیدِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbatu
سنگلاخی، سنگی، سنگی بودن، ناهموار
ادامه...
سَنگلاخی، سَنگی، سَنگی بودَن، ناهَموار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbau
بو دار، بو می دهد
ادامه...
بو دار، بو مِی دَهَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی