معنی berjalan - جستجوی لغت در جدول جو
berjalan
راه رفتن
ادامه...
راه رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bertahan
تحمّل کردن، تحمّل کن، پافشاری کردن
ادامه...
تَحَمُّل کَردَن، تَحَمُّل کُن، پافِشاری کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersalah
مقصّر، گناهکار
ادامه...
مُقَصِّر، گُناهکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bermawan
توبیخ آمیز، بتواند
ادامه...
تُوبیخ آمیز، بِتَوانَد
دیکشنری هلندی به فارسی
berjamah
پشیمان، بپزید
ادامه...
پَشیمان، بِپَزید
دیکشنری هلندی به فارسی
berawan
ابری بودن، ابری
ادامه...
اَبری بودَن، اَبری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan terpincang pincang
راه رفتن به طور مضحک، با لنگی راه رفتن
ادامه...
راه رَفتَن بِه طُورِ مُضحِک، با لَنگی راه رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan santai
دور زدن، آرام پیاده روی کنید
ادامه...
دُور زَدَن، آرام پیادِه رَوی کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan pincang
لنگ لنگ زدن، با لنگی راه رفتن
ادامه...
لَنگ لَنگ زَدَن، با لَنگی راه رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan jalan
پیچیدن، قدم زدن
ادامه...
پیچیدَن، قَدَم زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan di ujung jari
روی پنجه پا راه رفتن، روی نوک انگشتان خود راه بروید
ادامه...
رویِ پَنجِه پا راه رَفتَن، رویِ نُوک اَنگُشتان خُود راه بِرَوید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan dengan susah payah
راه رفتن با زحمت، در امتداد حرکت کردن
ادامه...
راه رَفتَن با زَحمَت، دَر اِمتِداد حَرَکَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berjalan berat
راه رفتن سنگین، سخت راه رفتن
ادامه...
راه رَفتَن سَنگین، سَخت راه رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cara berjalan
راه رفتن، چگونه راه برود
ادامه...
راه رَفتَن، چِگونِه راه بِرَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی