معنی berbisa - جستجوی لغت در جدول جو
berbisa
زهرآگین، سمّی
ادامه...
زَهرآگین، سَمّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
berbusa
پرجوش، کف آلود، پرکف، چاپ دار، کف زدگی، دارای حباب یا کف
ادامه...
پُرجوش، کَف آلود، پُرکَف، چاپ دار، کَف زَدِگی، دارایِ حُباب یا کَف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berdosa
گناه آلود، گناهکار
ادامه...
گُناه آلود، گُناهکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbisik
زیر لب صحبت کردن، زمزمه کرد، نجوا کردن، آهسته صحبت کردن
ادامه...
زیرِ لَب صُحبَت کَردَن، زِمزِمِه کَرد، نَجوا کَردَن، آهِستِه صُحبَت کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berbeda
تفاوت داشتن، متفاوت است، مختلف، متفاوت، متمایز
ادامه...
تَفاوُت داشتَن، مُتِفاوِت اَست، مُختَلِف، مُتِفاوِت، مُتِمایِز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersisa
باقی، باقی مانده است
ادامه...
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berima
قافیه داشتن، قافیه ها
ادامه...
قافیِه داشتَن، قافیِه ها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
brisa
نسیم
ادامه...
نَسِیم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
brisa
نسیم
ادامه...
نَسِیم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
dengan berbisa
زهرآلودانه، به صورت سمّی
ادامه...
زَهرآلودانِه، بِه صورَتِ سَمّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی