جدول جو
جدول جو

معنی berat - جستجوی لغت در جدول جو

berat
تیره روی، سنگین، سنگینی، پرزحمت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور ناخوشایند، قابل اعتراض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عمداً، عمدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
با مشورت، مشورتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور عمدی، به صورت عمدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عمداً، به عمد، عامدانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
با مشورت، مبتکرانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور سنگین، به شدّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی وزن، بدون وزن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با مشورت، مشورتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آزادکننده، رهایی بخش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور عمدی، به صورت عمدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با مشورت، مشورتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفکّر، مشورت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آگاهانه بودن، عمدی بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عمداً، به عمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور عمدی، به صورت عمدی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
راه رفتن سنگین، سخت راه رفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غربی، غرب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بد، بدبخت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
تبرئه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
با مشورت، مشاوره ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
مشاوره دادن، نصیحت کردن، مشورت دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور زحمت بار، به سختی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور سنگین، به شدّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
با مشورت، مشورتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بیشتر وزن داشتن، سنگین تر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور عمدی، به عمد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تغذیه دان، متخصّص تغذیه
دیکشنری آلمانی به فارسی
اعتراض، شی، وزن داشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انعکاس، طنین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازتابیدن، طنین انداز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حجم دار، سنگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عمداً، عمدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی