جدول جو
جدول جو

معنی beracun - جستجوی لغت در جدول جو

beracun
سمّیت، سمّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لرزش، تاب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشاوره دادن، نصیحت کردن، مشورت دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
ابری بودن، ابری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مسموم کردن، سمّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قهوه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور سمّی، سمّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی