معنی benteng - جستجوی لغت در جدول جو
benteng
سنگر، قلعه، دژسازی
ادامه...
سَنگَر، قَلعِه، دِژسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bintang
ستاره داغ، ستاره
ادامه...
سِتارِه داغ، سِتارِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penting
اساسی، مهمّ است، مهمّ، بسیار مهمّ، محوری
ادامه...
اَساسی، مُهِمّ اَست، مُهِمّ، بِسیار مُهِمّ، مِحوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tentang
مربوط به، در مورد
ادامه...
مَربوط بِه، دَر مُورِدِ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
beten
دعا کردن، دعا کن
ادامه...
دُعا کَردَن، دُعا کُن
دیکشنری آلمانی به فارسی
enten
کاشت کردن، پیوند زدن
ادامه...
کاشت کَردَن، پِیوَند زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی