معنی bebas - جستجوی لغت در جدول جو
bebas
آزاد، رایگان
ادامه...
آزاد، رایِگان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bekas
دست دوّم، استفاده می شود، استفاده شده
ادامه...
دَست دُوُّم، اِستِفادِه می شَوَد، اِستِفادِه شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
beban
بار
ادامه...
بار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan bebas
آزادانه
ادامه...
آزادانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan tangan bebas
با دست آزاد، با دست آزادت
ادامه...
با دَستِ آزاد، با دَست آزادَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebebasan
آزادی
ادامه...
آزادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membebaskan
تبرئه کردن، آزاد کردن، معاف کردن
ادامه...
تَبرِئَه کَردَن، آزاد کَردَن، مُعاف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembebasan
آزادسازی، رهایی، معافیت، تبرئه، آزادی
ادامه...
آزادسازی، رَهایی، مُعافِیَت، تَبرِئَه، آزادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembebas
آزادکننده، رهایی بخش
ادامه...
آزادکُنَندِه، رَهایی بَخش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara bebas
با سخاوت، آزادانه
ادامه...
با سَخاوَت، آزادانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terjun bebas
ریختن، سقوط آزاد
ادامه...
ریختَن، سُقوطِ آزاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی