معنی beban - جستجوی لغت در جدول جو
beban
بار
ادامه...
بار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bebas
آزاد، رایگان
ادامه...
آزاد، رایِگان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
beyan
اظهار، اعلامیّه، بیان
ادامه...
اِظهار، اِعلامیّه، بَیان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
membebani utang
بدهکار کردن، بار بدهی
ادامه...
بِدِهکار کَردَن، بار بِدِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membebani
بار سنگین کردن، سنگین، بار زیاد کردن
ادامه...
بار سَنگین کَردَن، سَنگین، بار زیاد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terbebani
آزاد، سنگین نیست
ادامه...
آزاد، سَنگین نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی