معنی barricare - جستجوی لغت در جدول جو
barricare
مسدود کردن، سد
ادامه...
مَسدود کَردَن، سَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
barricader
مسدود کردن، سد
ادامه...
مَسدود کَردَن، سَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Barricade
مسدود کردن، سدّ
ادامه...
مَسدود کَردَن، سَدّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
arrivare
رسیدن
ادامه...
رِسیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
barriere
موانع
ادامه...
مَوانِع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
caricare
بار دادن، بار، بار سنگین کردن، بارگذاری کردن، شانه زدن
ادامه...
بار دادَن، بار، بار سَنگین کَردَن، بارگُذاری کَردَن، شانِه زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی