معنی bangsawan - جستجوی لغت در جدول جو
bangsawan
آبرومندانه، نجیب زاده
ادامه...
آبرُومَندانِه، نَجِیب زادِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gelar kebangsawanan wanita
بانوئی، همسالان زن
ادامه...
بانوئی، هَمسالان زَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebangsawanan
شرافت بخشی، اشرافیّت، شاهی مقام، نجابت
ادامه...
شَرافَت بَخشی، اَشرافیَّت، شاهی مَقام، نَجَابَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara bangsawan
مجلّل، نجیبانه
ادامه...
مُجَلَّل، نَجِیبانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی