معنی bahan - جستجوی لغت در جدول جو
bahan
مادّه اصلی، مواد
ادامه...
مادِّه اَصلی، مَواد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bahane
ظاهرسازی، بهانه
ادامه...
ظاهِرسازی، بَهانه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
baan
مسیر حرکت، مسیر
ادامه...
مَسیر حَرَکَت، مَسیر
دیکشنری هلندی به فارسی
ketidakberubahan
بی تغییری، تغییر ناپذیری، عدم تغییرپذیری
ادامه...
بی تَغییری، تَغییر ناپَذیری، عَدَمِ تَغییرپَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keterubahan
قابلیّت تغییر، تغییرپذیری
ادامه...
قابِلیَّتِ تَغییر، تَغییرپَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memberi bahan bakar
سوخت رساندن، سوخت فراهم کند
ادامه...
سوخت رِساندَن، سوخت فراهَم کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perambahan
نفوذ، تجاوز
ادامه...
نُفوذ، تَجاوُز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penyembahan berhala
بت پرستی
ادامه...
بُت پَرَستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perubahan warna
تغییر رنگ
ادامه...
تَغییرِ رِنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perubahan
تغییر، تغییر دهید، تغییرات
ادامه...
تَغییر، تَغییر دَهید، تَغییرات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perkecambahan
جوانه زنی
ادامه...
جَوانِه زَنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penambahan
اضافه، علاوه بر این
ادامه...
اِضافِه، عَلاوِه بَر این
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tambahan
اضافی، علاوه بر این
ادامه...
اِضافی، عَلاوِه بَر این
دیکشنری اندونزیایی به فارسی