معنی autonomo - جستجوی لغت در جدول جو
autonomo
مستقل، خودمختار
ادامه...
مُستَقِل، خُودمُختار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
autonome
خودکفا، خودمختار، مستقل
ادامه...
خودکَفا، خُودمُختار، مُستَقِل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
autónomo
آزادکار، خودمختار، مستقل
ادامه...
آزادکار، خُودمُختار، مُستَقِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
autônomo
مستقل، خودمختار
ادامه...
مُستَقِل، خُودمُختار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
autonoom
مستقل، خودمختار، به طور مستقل
ادامه...
مُستَقِل، خُودمُختار، بِه طُورِ مُستَقِل
دیکشنری هلندی به فارسی
autonom
به طور مستقل، خودمختار، مستقل
ادامه...
بِه طُورِ مُستَقِل، خُودمُختار، مُستَقِل
دیکشنری آلمانی به فارسی