معنی auditare - جستجوی لغت در جدول جو
auditare
ممیّزی کردن، حسابرسی
ادامه...
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
auditar
ممیّزی کردن، حسابرسی
ادامه...
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
auditar
ممیّزی کردن، حسابرسی
ادامه...
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
auditoire
مخاطب
ادامه...
مُخاطَب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abdicare
کناره گیری کردن، کناره گیری
ادامه...
کِنارِه گیری کَردَن، کِنارِه گیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
avvitare
پیچاندن، پیچ، مهره کردن
ادامه...
پیچاندَن، پیچ، مُهرِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dubitare
شک کردن، شک
ادامه...
شَک کَردَن، شَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
auditer
ممیّزی کردن، حسابرسی
ادامه...
مُمَیِّزی کَردَن، حِسابرَسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
auditor
حسابرس
ادامه...
حِسابرَس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
auditor
حسابرس، توابع
ادامه...
حِسابرَس، تَوابِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
auditor
حسابرس
ادامه...
حِسابرَس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abitare
سکونت داشتن، ساکن شدن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agitare
آشوب کردن، تکان دادن
ادامه...
آشوب کَردَن، تِکان دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
auditie
آزمون بازیگری، استماع
ادامه...
آزمون بازیگَری، اِستِماع
دیکشنری هلندی به فارسی