معنی attività - جستجوی لغت در جدول جو
attività
فعّالیّت
ادامه...
فَعّالیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inattività
بی تحرّکی، عدم فعّالیّت
ادامه...
بی تَحَرُّکی، عَدَمِ فَعّالیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reattività
پاسخ دهی، واکنش پذیری، واکنشیّت
ادامه...
پاسُخ دِهی، وَاکُنِش پَذیری، وَاکُنِشِیَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
activité
فعّالیّت
ادامه...
فَعّالیَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
attivista
فعّال گرا، فعّال
ادامه...
فَعّال گِرا، فَعّال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rifrattività
ضریب انکسار، انکسار
ادامه...
ضَریبِ اِنکِسار، اِنکِسار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
radioattività
رادیواکتیویته
ادامه...
رادیواَکتیویتِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
bioattività
زیست فعّالی
ادامه...
زیست فَعّالی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
combattività
جنگجویی، مبارزه طلبی
ادامه...
جَنگجویی، مُبارِزِه طَلَبی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
iperattività
فعّالیّت بیش از حد، بیش فعّالی
ادامه...
فَعّالیَّت بیش اَز حَد، بیش فَعّالی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mancata reattività
عدم پاسخگویی، عدم واکنش پذیری
ادامه...
عَدَمِ پاسُخگویی، عَدَمِ وَاکُنِش پَذیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mancanza di attrattività
عدم جذّابیت
ادامه...
عَدَمِ جَذّابِیَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی