معنی arrestare - جستجوی لغت در جدول جو
arrestare
بازداشت کردن، توقّف
ادامه...
بازداشت کَردَن، تَوَقُّف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
arrestar
بازداشت کردن، دستگیری
ادامه...
بازداشت کَردَن، دَستگیری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arrostire
برشته کردن، کباب
ادامه...
بِرِشتِه کَردَن، کَباب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arrestatore
بازدارنده، دستگیر کننده
ادامه...
بازدارَندِه، دَستگیر کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
attestare
گواهی دادن، گواهی
ادامه...
گُواهی دادَن، گَواهی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arresteren
بازداشت کردن، دستگیری
ادامه...
بازداشت کَردَن، دَستگیری
دیکشنری هلندی به فارسی
prestare
قرض دادن
ادامه...
قَرض دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arrastar
کشیدن، بکشید
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arredare
تأمین کردن، مبله کردن
ادامه...
تَأمین کَردَن، مُبلِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
arrestor
بازدارنده، دستگیر کننده
ادامه...
بازدارَندِه، دَستگیر کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
restare
ماندن، باقی می ماند
ادامه...
ماندَن، باقی می مانَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی