معنی amfibi - جستجوی لغت در جدول جو
amfibi
دوزیست، دوزیستان
ادامه...
دُوزیست، دُوزیستان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
amfibi
دوزیست، دوزیستان
ادامه...
دُوزیست، دُوزیستان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
amfibie
دوزیست، دوزیستان
ادامه...
دُوزیست، دُوزیستان
دیکشنری هلندی به فارسی
anfibio
دوزیست، دوزیستان
ادامه...
دُوزیست، دُوزیستان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ambisi
بلندپروازی، جاه طلبی
ادامه...
بُلَندپَروَازی، جاه طَلَبی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
anfibio
دوزیست، دوزیستان
ادامه...
دُوزیست، دُوزیستان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
amini
مطمئن، باور کن
ادامه...
مُطمَئِن، باوَر کُن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
amfibijnie
به طور دوزیستی، به وضوح
ادامه...
بِه طُورِ دُوزیستی، بِه وُضوح
دیکشنری لهستانی به فارسی
amfibik şekilde
به طور دوزیستی، به صورت آبی خاکی
ادامه...
بِه طُورِ دُوزیستی، بِه صورَت آبی خاکی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
amfibisch
به طور دوزیستی، دوزیست
ادامه...
بِه طُورِ دُوزیستی، دُوزیست
دیکشنری هلندی به فارسی
secara amfibi
به طور دوزیستی، دوزیست
ادامه...
بِه طُورِ دُوزیستی، دُوزیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی