معنی allagare - جستجوی لغت در جدول جو
allagare
سیلاب آوردن، سیل
ادامه...
سِیلاب آوَردَن، سیل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
allegare
ادّعا کردن، ضمیمه کردن، چسباندن
ادامه...
اِدِّعا کَردَن، ضَمیمِه کَردَن، چَسباندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
allungare
دراز کردن، طولانی کردن، کشیدن
ادامه...
دِراز کَردَن، طولانی کَردَن، کِشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
allocare
اختصاص دادن، اختصاص دهد
ادامه...
اِختِصاص دادَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
allevare
تولید مثل کردن، بالا بردن
ادامه...
تَولِید مِثل کَردَن، بالا بُردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
allenare
آموزش دادن، قطار، مربّی کردن
ادامه...
آموزِش دادَن، قَطار، مُرَبّی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
allarmare
هشدار دادن، زنگ هشدار
ادامه...
هُشدار دادَن، زَنگ هُشدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
allagato
غرق شده، سیل زده
ادامه...
غَرق شُده، سیل زَدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
alleare
متّحد شدن، متّحد
ادامه...
مِتَّحِد شُدَن، مُتَّحِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی