معنی alami - جستجوی لغت در جدول جو
alami
طبیعی، تجربه
ادامه...
طَبیعی، تَجرُبِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tidak alami
غیر طبیعی، طبیعی نیست
ادامه...
غِیرِ طَبیعی، طَبیعی نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
anayelalamika
شاکی، که شکایت می کند
ادامه...
شاکی، کِه شِکایَت مِی کُند
دیکشنری سواحیلی به فارسی
asiye lalamika
بی اعتراض، که شکایت نمی کند
ادامه...
بی اِعتِراض، کِه شِکایَت نِمی کُند
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mlalamikaji
طرف دعوی، شاکی، مدّعی
ادامه...
طَرَفِ دَعوی، شاکی، مُدَّعی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
malalamiko
شکوه و شکایت، شکایت
ادامه...
شِکوِه و شِکایَت، شِکایَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
lalamiko
گپ زنی، شکایت
ادامه...
گَپ زَنی، شِکایَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kulalamika
غرغر کردن، شکایت کردن، زاری کردن، نالان
ادامه...
غُرغُر کَردَن، شِکایَت کَردَن، زاری کَردَن، نالان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
calamiteit
فاجعه، مصیبت
ادامه...
فاجِعِه، مُصیبَت
دیکشنری هلندی به فارسی
mpenda kulalamika
ناله دار، عاشق شکایت کردن
ادامه...
نالِه دار، عاشِق شِکایَت کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa malalamiko
با ناله و شکایت، برای شکایات
ادامه...
با نالِه و شِکایَت، بَرایِ شِکایات
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kulalamika
به طور شکایت آمیز، با شکایت
ادامه...
بِه طُورِ شِکایَت آمیز، با شِکایَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
calamità
فاجعه، آهنربا
ادامه...
فاجِعِه، آهَنرُبا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
secara alami
طبیعتاً، به طور طبیعی
ادامه...
طَبیعَتاً، بِه طُورِ طَبیعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
alama
مشخّص، نمره، یادداشت
ادامه...
مُشَخَّص، نُمرِه، یادداشت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
secara tidak alami
غیر طبیعی
ادامه...
غِیرِ طَبیعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
calamidade
فاجعه، مصیبت
ادامه...
فاجِعِه، مُصیبَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
empalamiento
نیزه زدن، به چوب بست
ادامه...
نِیزِه زَدَن، بِه چوب بَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Calamitously
به طور فاجعه بار، فاجعه بار
ادامه...
بِه طُورِ فاجِعِه بار، فاجِعِه بار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Calamity
فاجعه، مصیبت
ادامه...
فاجِعِه، مُصیبَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
calamidad
فاجعه، مصیبت
ادامه...
فاجِعِه، مُصیبَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calamité
فاجعه، مصیبت
ادامه...
فاجِعِه، مُصیبَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ketidakalamian
غیر طبیعی بودن
ادامه...
غِیرِ طَبیعی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kealamian
طبیعی بودن
ادامه...
طَبیعی بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalami
تجربه کردن، تجربه
ادامه...
تَجرُبِه کَردَن، تَجرُبِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
alam
طبیعت، طبیعی
ادامه...
طَبیعَت، طَبیعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bila kulalamika
بدون شکایت
ادامه...
بِدونِ شِکایَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی