جدول جو
جدول جو

معنی aktor - جستجوی لغت در جدول جو

aktor
بازیگر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
aktor
بازیگر، خنده دار
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جاذب، جذب کننده
دیکشنری آلمانی به فارسی
عاملیت، فاکتورسازی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جاذب، جذّابیت
دیکشنری لهستانی به فارسی
ویراستاری، نابود شده است
دیکشنری لهستانی به فارسی
عاملیت، فاکتوریزه کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
عامل بودن، عامل تعیین کننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیمانکار فرعی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ویراستار، تصحیح کننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیمانکار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عاملیت، فاکتورسازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عامل بودن، فاکتوریزه کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
عاملیت، فاکتورسازی
دیکشنری آلمانی به فارسی
عامل بودن، شمول
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بازیگر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نویسنده، دیالکتیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
نویسنده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نویسنده
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بازیگر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
فشاردهنده، عامل استرس
دیکشنری آلمانی به فارسی