معنی aktif - جستجوی لغت در جدول جو
aktif
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
aktif
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
reaktif
واکنشی، واکنش پذیر
ادامه...
وَاکُنِشی، وَاکُنِش پَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
radyoaktif
رادیو اکتیو
ادامه...
رادیُو اَکتیو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
radyoaktif olarak
به طور پرتوزا، رادیواکتیو
ادامه...
بِه طُورِ پَرتُوزا، رادیواَکتیو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
reaktif
واکنشی، معرّف
ادامه...
وَاکُنِشی، مُعَرِّف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
hiperaktif
پرجوش، بیش فعّال
ادامه...
پُرجوش، بیش فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
biyolojik aktif
زیست فعّال، از نظر بیولوژیکی فعّال
ادامه...
زیست فَعّال، اَز نَظَرِ بیُولُوژیکی فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
aşırı aktif
بیش فعّال
ادامه...
بیش فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tidak aktif
غیر فعّال، فعّال نیست
ادامه...
غِیرِ فَعّال، فَعّال نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara aktif
فعّال، به طور فعّال
ادامه...
فَعّال، بِه طُورِ فَعّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara interaktif
به طور تعاملی، به صورت تعاملی
ادامه...
بِه طُورِ تَعَامُلی، بِه صورَتِ تَعَامُلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara radioaktif
به طور پرتوزا، رادیواکتیو
ادامه...
بِه طُورِ پَرتُوزا، رادیواَکتیو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara reaktif
واکنشی، به صورت واکنشی
ادامه...
وَاکُنِشی، بِه صورَتِ وَاکُنِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak aktif
به طور غیرفعّال، به صورت غیر فعّال، به طور ساکن
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، بِه صورَت غِیرِ فَعّال، بِه طُورِ ساکِن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
proaktif
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
refraktif
شکستی، انکساری
ادامه...
شِکَستی، اِنکِساری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
radioaktif
رادیو اکتیو
ادامه...
رادیُو اَکتیو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengaktif
مجاز، فعّال کننده
ادامه...
مُجاز، فَعّال کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengaktifan
غیرفعّال سازی، فعّال سازی
ادامه...
غِیرِفَعّال سازی، فَعّال سازی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penonaktifan
غیرفعّال سازی، غیرفعّال کردن
ادامه...
غِیرِفَعّال سازی، غِیرِفَعّال کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menonaktifkan
بی اثر کردن، غیر فعّال کردن
ادامه...
بی اَثَر کَردَن، غِیرِ فَعّال کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
interaktif
تعامل پذیر، تعاملی
ادامه...
تَعَامُل پَذیر، تَعَامُلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidakaktifan
بی تحرّکی، عدم فعّالیّت
ادامه...
بی تَحَرُّکی، عَدَمِ فَعّالیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
hiperaktif
پرجوش، بیش فعّال
ادامه...
پُرجوش، بیش فَعّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengaktifkan
فعّال کردن
ادامه...
فَعّال کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bioaktif
زیست فعّال
ادامه...
زیست فَعّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
aktif bir şekilde
فعّال، به طور فعّال
ادامه...
فَعّال، بِه طُورِ فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
aktifleyici
فعّال کننده
ادامه...
فَعّال کُنَندِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
actif
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aktiv
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری آلمانی به فارسی
proaktif
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی