معنی aiutare - جستجوی لغت در جدول جو
aiutare
کمک کردن، کمک کند
ادامه...
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
amputare
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mutare
تغییر یافتن، تغییر دهید
ادامه...
تَغییر یافتَن، تَغییر دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
citare
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
ادامه...
اِرجاع دادَن، نَقلِ قُول، نَقلِ قُول کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
autore
نویسنده
ادامه...
نَوِیسَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valutare
ارزیابی کردن، ارزیابی کنید، ارزش قائل شدن
ادامه...
اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی کُنید، ارزش قائل شدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vietare
ممانعت کردن، ممنوع کردن
ادامه...
مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salutare
ادای احترام کردن، سلام کردن، سلام دادن
ادامه...
اَدایِ اِحتِرام کَردَن، سَلام کَردَن، سَلام دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
giurare
قسم خوردن، قسم بخور
ادامه...
قَسَم خُوردَن، قَسَم بُخُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
agitare
آشوب کردن، تکان دادن
ادامه...
آشوب کَردَن، تِکان دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
piumare
پر پرواز کردن، پر
ادامه...
پَر پَرواز کَردَن، پَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aiutante
کمک کننده
ادامه...
کُمَک کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adulare
تحسین کردن، چاپلوس کردن، ترغیب کردن، تعریف کردن
ادامه...
تَحسِین کَردَن، چاپلوس کَردَن، تَرغِیب کَردَن، تَعرِیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
abitare
سکونت داشتن، ساکن شدن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
abituare
عادت دادن، عادت کن
ادامه...
عادَت دادَن، عادَت کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
abusare
سوء استفاده کردن، سوء استفاده
ادامه...
سُوءِ اِستِفادِه کَردَن، سُوءِ اِستِفادِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sputare
تف انداختن، تف
ادامه...
تُف اَنداختَن، تُف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
situare
قرار دادن، پیدا کردن
ادامه...
قَرار دادَن، پِیدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
autre
دیگر
ادامه...
دیگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی