معنی adaptor - جستجوی لغت در جدول جو
adaptor
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
adopter
اتّخاذ کردن، اتّخاذ، حمایت کردن
ادامه...
اِتِّخاذ کَردَن، اِتِّخاذ، حِمایَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
amator
علاقه مند، سیگنال
ادامه...
عَلاقِه مَند، سیگنال
دیکشنری لهستانی به فارسی
adatto
مناسب
ادامه...
مُناسِب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adaptif
سازگار، تطبیقی
ادامه...
سازِگار، تَطبیقی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
adaptador
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adaptif
سازگار، تطبیقی
ادامه...
سازِگار، تَطبیقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
adaptador
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
adoptar
اتّخاذ کردن، اتّخاذ
ادامه...
اِتِّخاذ کَردَن، اِتِّخاذ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Adapter
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری آلمانی به فارسی
adapter
انطباق دادن، تطبیق دادن
ادامه...
اِنطِباق دادَن، تَطبیق دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
adaptiv
سازگار، تطبیقی، سازگارانه
ادامه...
سازِگار، تَطبیقی، سازِگارانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
adapter
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری هلندی به فارسی
Adaptor
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
adaptör
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
adapter
مبدّل، مقدار ناچیز
ادامه...
مُبَدِّل، مِقدار ناچیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
adaptar
انطباق دادن، تطبیق دادن
ادامه...
اِنطِباق دادَن، تَطبیق دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adaptar
انطباق دادن، مناسب
ادامه...
اِنطِباق دادَن، مُناسِب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
adapta
مبدّل، آداپتور
ادامه...
مُبَدِّل، آداپتور
دیکشنری سواحیلی به فارسی