معنی absolutny - جستجوی لغت در جدول جو
absolutny
مطلق، بی رحمی، کامل، کل
ادامه...
مُطلَق، بی رَحمی، کامِل، کُل
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
absolutnie
کاملًا، به طور کامل
ادامه...
کامِلًا، بِه طُورِ کامِل
دیکشنری لهستانی به فارسی
absoluto
بی رحمانه، مطلق، کامل
ادامه...
بی رَحمانِه، مُطلَق، کامِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
absoluto
بی رحمانه، مطلق، کامل، هیسینگ
ادامه...
بی رَحمانِه، مُطلَق، کامِل، هیسینگ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
absolut
کاملًا، مطلقاً، مطلق
ادامه...
کامِلًا، مُطلَقاً، مُطلَق
دیکشنری آلمانی به فارسی