معنی absen - جستجوی لغت در جدول جو
absen
غایب، تماس تلفنی
ادامه...
غایِب، تَماس تِلِفُنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
absent
غایب
ادامه...
غایِب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absentément
غایبانه، غیبت
ادامه...
غایِبانِه، غِیبَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absentéisme
غیبت کاری، غیبت
ادامه...
غِیبَت کاری، غِیبَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence de vie
بی روحی، نبود زندگی
ادامه...
بی روحی، نَبود زِندِگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence de remords
بی پشیمانی، عدم پشیمانی
ادامه...
بی پَشیمانی، عَدَمِ پَشیمانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence de mots
بی کلامی، نبود کلمات
ادامه...
بی کَلامی، نَبود کَلَمات
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence de douleur
بی دردی، عدم وجود درد
ادامه...
بی دَردی، عَدَمِ وُجُود دَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence de colonne vertébrale
بی ستونی، کمبود ستون فقرات
ادامه...
بی سُتونی، کَمبود سُتون فَقَرات
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence de but
بی هدفی، عدم هدف
ادامه...
بی هَدَفی، عَدَمِ هَدَف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absence
غیبت
ادامه...
غِیبَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absentismo
غیبت کاری، غیبت
ادامه...
غِیبَت کاری، غِیبَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
absencja
غیبت کاری، غیر اخلاقی
ادامه...
غِیبَت کاری، غِیرِ اَخلاقی
دیکشنری لهستانی به فارسی
secara absent
غایبانه، به صورت غیابی
ادامه...
غایِبانِه، بِه صورَتِ غیابی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی