معنی abolire - جستجوی لغت در جدول جو
abolire
لغو کردن، لغو کند
ادامه...
لَغو کَردَن، لَغو کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
abolir
لغو کردن، لغو کند
ادامه...
لَغو کَردَن، لَغو کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abolir
لغو کردن، لغو کند
ادامه...
لَغو کَردَن، لَغو کُنَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abolir
لغو کردن، لغو کند
ادامه...
لَغو کَردَن، لَغو کُنَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abortire
متوقّف کردن، سقط
ادامه...
مُتِوَقِّف کَردَن، سَقَط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aborrire
نفرت داشتن، بیزاری
ادامه...
نَفرَت داشتَن، بیزاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
bollire
جوش آوردن، جوشیدن، خشمگین شدن
ادامه...
جوش آوَردَن، جوشیدَن، خَشمگین شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
boire
نوشیدن، نوشیدنی
ادامه...
نوشیدَن، نوشیدَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی