معنی abilitare - جستجوی لغت در جدول جو
abilitare
فعّال کردن
ادامه...
فَعّال کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
riabilitare
بازسازی کردن، توانبخشی
ادامه...
بازسازی کَردَن، تَوانبَخشی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
habilitar
فعّال کردن
ادامه...
فَعّال کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mobilitare
متحرّک کردن، بسیج کردن
ادامه...
مُتِحَرِّک کَردَن، بَسیج کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
abilitante
مجاز، را قادر می سازد
ادامه...
مُجاز، را قادِر مِی سازَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
facilitare
آسان کردن، تسهیل کند، راحت بخشیدن
ادامه...
آسان کَردَن، تَسهِیل کُنَد، راحَت بَخشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
habilitar
فعّال کردن
ادامه...
فَعّال کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
militare
سربازانه، نظامی
ادامه...
سَربازانِه، نِظَامی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
abitare
سکونت داشتن، ساکن شدن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
disabilitare
غیرفعّال کردن
ادامه...
غِیرِفَعّال کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی