جدول جو
جدول جو

معنی Unlock - جستجوی لغت در جدول جو

Unlock
باز کردن قفل
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

باز کردن بسته بندی، بسته بندی را باز کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون شانس، بدشانس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارگیری را متوقّف کردن، تخلیه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرمنطقی بودن، غیر منطقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
بدشانسی، تصادف، بیچارگی، ناراحتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Unpack
تصویر Unpack
مقدمه مفهومی درباره واژه
Unpack در حوزه فناوری اطلاعات به معنای ’’بازکردن’’ یا ’’از حالت بسته خارج کردن’’ داده ها یا ساختارهاست. این واژه در زمینه های مختلفی از جمله پردازش داده ها، مدیریت فایل، برنامه نویسی و امنیت اطلاعات استفاده می شود. عملیات Unpack معمولاً به یکی از فرآیندهای استخراج داده ها از فایل های فشرده (مانند .zip یا .tar)، جداسازی عناصر از یک بسته (Package)، یا تخصیص مقادیر به متغیرها از آرایه ها یا ساختارهای پیچیده اشاره دارد. در زبان های برنامه نویسی مدرن، Unpacking یکی از ابزارهای کلیدی برای ساده سازی عملیات تخصیص، پیمایش، یا تجزیه تحلیل داده ها به شمار می آید.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، Unpack نقش مهمی در تخصیص سریع مقادیر به متغیرها دارد. برای مثال، در Python می توان با دستور `a, b = (1, 2)` دو مقدار را همزمان به دو متغیر اختصاص داد. در جاوااسکریپت نیز استفاده از ساختارهای destructuring assignment برای Unpack کردن اشیاء و آرایه ها رایج است. همچنین در زبان های سیستم سطح پایین مانند C، عملیات Unpack در قالب تبدیل بیت ها به داده های قابل پردازش (Parsing) دیده می شود. در پردازش فایل های باینری نیز Unpack به استخراج اطلاعات قابل استفاده از ساختارهای پیچیده اشاره دارد. این عملیات در مدیریت APIها، توسعه اسکریپت ها و پردازش فایل های فشرده نیز کاربرد فراوان دارد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در دنیای واقعی، Unpack کردن یک فایل زیپ شده حاوی گزارش های مالی، استخراج تصاویر از یک آرشیو یا جداسازی کامپوننت های یک اپلیکیشن React از یک bundle جاوااسکریپت مثال هایی از استفاده عملی این مفهوم هستند. در حوزه امنیت، مهندسان معکوس برای تحلیل بدافزارها، آن ها را Unpack می کنند تا به کد اصلی برسند. در DevOps، هنگام اجرای pipeline، فایل های artifact تولید شده ابتدا Unpack شده و سپس نصب یا تست می شوند. همچنین در برنامه های پیام رسان، داده های ارسال شده به صورت بسته های فشرده، در سمت گیرنده Unpack و قابل پردازش می شوند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در توسعه نرم افزار، Unpack کردن بخشی از فرآیند Build و Deployment است. در معماری microservices، داده های ارسال شده بین سرویس ها معمولاً فشرده یا سریال سازی می شوند و سپس Unpack می گردند تا قابل مصرف باشند. در CI/CD، پکیج ها پس از دریافت روی سرور مقصد Unpack می شوند تا در محیط اجرا جای گیری کنند. همچنین در طراحی نرم افزارهای مقیاس پذیر، عملیات Unpack باید به صورت بهینه و سریع انجام شود تا باعث تأخیر در پردازش سیستم نشود. در چارچوب هایی مانند Docker، تصاویر (Images) پس از Pull شدن، Unpack می شوند تا به صورت کانتینر اجرا گردند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم Unpack با پیدایش فایل های فشرده در دهه 1980 رایج شد. ابزارهایی مانند PKZIP، WinRAR و gzip، فرآیند فشرده سازی و Unpack فایل ها را برای کاهش حجم انتقال و ذخیره سازی معرفی کردند. با پیشرفت زبان های برنامه نویسی و نیاز به تخصیص سریع تر داده ها، Unpacking در سطح کد نیز محبوب شد. Python از نسخه های ابتدایی این قابلیت را پشتیبانی می کرد و بعدها در JavaScript ES6 نیز معرفی شد. در سال های اخیر، مفاهیم unpacking در توسعه بلاک چین، شبکه های عصبی و ابزارهای مانیتورینگ نیز مورد استفاده قرار گرفته اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
Unpack با واژه هایی مانند ’’Extract’’، ’’Decode’’، ’’Parse’’ و ’’Deserialize’’ تفاوت دارد. هرچند در مواردی هم پوشانی دارند، Unpack بیشتر ناظر بر بازکردن یک ساختار از حالت فشرده یا مجتمع است. Extract ممکن است به خروج صرف از یک مجموعه اشاره داشته باشد. Parse بر تجزیه دقیق و قانون مند داده ها تمرکز دارد، و Deserialize به تبدیل داده ها از فرمت ذخیره شده به آبجکت های قابل استفاده در برنامه اشاره دارد. Unpack می تواند بخشی از فرایند Deserialize یا Parse باشد اما به تنهایی مفهومی مستقل دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python می توان با `*args`, `**kwargs` یا unpacking لیست ها، داده ها را به صورت داینامیک باز کرد. در JavaScript از `...` برای spread و destructuring استفاده می شود. در Bash، دستور `tar -xvf` برای Unpack فایل های .tar به کار می رود. در C با استفاده از توابع `memcpy` یا ساختارهای bit field عملیات Unpack انجام می شود. در زبان هایی مانند Go، استفاده از struct و map برای دریافت داده های JSON و Unpack کردن آن ها رایج است.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از اشتباهات رایج در عملیات Unpack، عدم بررسی صحت فایل یا داده اولیه است. Unpacking فایل های مخرب یا ناقص ممکن است به آسیب پذیری امنیتی منجر شود. همچنین در برخی زبان ها، اشتباه در ترتیب متغیرها یا عدم تطابق نوع داده ها در زمان Unpack می تواند باعث خطا یا Crash شود. چالش دیگر، Unpack کردن منابع حجیم بدون پیش بینی حافظه کافی است که منجر به کندی سیستم می گردد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
Unpack یکی از مفاهیم کلیدی و پرکاربرد در توسعه نرم افزار، پردازش داده و امنیت اطلاعات است. درک کامل این مفهوم و شیوه های استفاده از آن در زبان های مختلف برای هر توسعه دهنده یا مهندس داده ضروری است. آموزش صحیح این مفهوم باید شامل تفاوت آن با مفاهیم مشابه، بهترین روش های پیاده سازی و بررسی نکات امنیتی مرتبط باشد. استفاده اصولی از Unpack می تواند باعث کاهش پیچیدگی کد، افزایش عملکرد و ارتقاء امنیت شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Unload
تصویر Unload
مقدمه مفهومی درباره واژه
واژه ’’Unload’’ در فناوری اطلاعات به معنای ’’خالی کردن’’ یا ’’بارزدایی’’ است و در حوزه های مختلفی مانند برنامه نویسی، مدیریت منابع، توسعه وب، و معماری سیستم ها به کار می رود. Unload می تواند به حذف اطلاعات از حافظه، پایان استفاده از یک ماژول نرم افزاری، یا خروج داده ها از سیستم ذخیره سازی اشاره داشته باشد. این عمل معمولاً برای بهینه سازی عملکرد، آزادسازی منابع سیستمی یا خاتمه یک عملیات خاص انجام می شود. این اصطلاح در تعامل با واژگان دیگری مانند load، reload، mount و unmount قرار دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، Unload به معنای آزادسازی حافظه پس از استفاده از داده ها یا ماژول هاست. در زبان هایی مانند C و ++C توسعه دهنده باید صراحتاً حافظه تخصیص یافته را آزاد کند (مثلاً با استفاده از `free()` یا `delete`). در زبان هایی با مدیریت حافظه خودکار مانند Java یا Python، این فرآیند به صورت ضمنی توسط garbage collector انجام می شود. همچنین در چارچوب های وب مانند ASP.NET یا React، Unload به مرحله ای از چرخه حیات کامپوننت یا صفحه اشاره دارد که در آن، منابع و Listenerها حذف می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در یک مرورگر وب، هنگام خروج کاربر از صفحه یا بستن تب، رویداد ’’onunload’’ اجرا می شود که می تواند برای پاکسازی Session، ارسال لاگ خروج یا خاتمه اتصالات وب سوکت استفاده شود. در توسعه بازی های رایانه ای، Unload کردن Textures و Assets هنگام تغییر صحنه باعث کاهش مصرف حافظه و افزایش کارایی می شود. در پروژه های DevOps نیز Unload کردن ماژول هایی که دیگر استفاده نمی شوند به بهینه سازی pipeline کمک می کند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری نرم افزار، Unload بخشی از چرخه عمر ماژول ها و مؤلفه ها است. در سیستم های ماژولار مانند OSGi، ماژول ها می توانند در زمان اجرا بارگذاری و سپس Unload شوند. این قابلیت به سیستم اجازه می دهد تا بدون نیاز به توقف کل برنامه، بخش هایی را به روزرسانی یا حذف کند. همچنین در طراحی معماری microservices، Unload شدن یک سرویس از حافظه در پاسخ به کمبود منابع یا عملیات مقیاس پذیری می تواند بخشی از طراحی زیرساختی محسوب شود.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
استفاده از مفهوم Unload از دهه های ابتدایی کامپیوترهای دیجیتال و سیستم های عامل مانند MS-DOS آغاز شد، جایی که بارگذاری و تخلیه برنامه ها از حافظه نقش اساسی در عملکرد سیستم داشت. با توسعه سیستم عامل های چندوظیفه ای، قابلیت Unload کردن کتابخانه ها و درایورها به صورت دینامیک معرفی شد. در دهه 1990 و با ظهور مرورگرهای وب، رویدادهای unload در صفحات وب نیز تعریف شدند. در دهه های اخیر با ظهور برنامه های تک صفحه ای (SPA)، مفهوم Unload در سطح کامپوننت ها اهمیت بیشتری یافته است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
’’Unload’’ نباید با ’’Delete’’ یا ’’Destroy’’ اشتباه گرفته شود. Unload معمولاً به معنای موقتی یا وابسته به چرخه حیات است، در حالی که Delete به معنای حذف دائم داده یا شیء می باشد. همچنین، با واژه هایی مانند ’’Unmount’’ که بیشتر در زمینه فایل سیستم ها و دیسک ها به کار می روند نیز متفاوت است. Unload بیشتر به آزادسازی منابع در حافظه یا برنامه اشاره دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در JavaScript، رویداد `window.onunload` برای اجرای کد هنگام ترک صفحه کاربرد دارد. در ++C، دستور `delete` برای Unload کردن حافظه ی اختصاصی به کار می رود. در زبان Rust با استفاده از RAII، اشیاء هنگام خروج از scope به صورت خودکار unload می شوند. در زبان های شی گرا مانند C#، متد `Dispose()` برای آزادسازی منابع قبل از unload شدن استفاده می شود. در برخی چارچوب ها نیز متدهایی مانند `componentWillUnmount()` برای این منظور تعریف شده اند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
برخی توسعه دهندگان تصور می کنند که با خاتمه یک تابع یا رویداد، منابع به صورت کامل آزاد می شوند، در حالی که در زبان هایی بدون garbage collection، این کار باید صراحتاً انجام شود. همچنین، در برخی مرورگرها اجرای کامل کدهای داخل رویداد `onunload` تضمین شده نیست. چالش دیگر، در سیستم های با بار بالا است که Unload نکردن منابع مانند Database Connections می تواند باعث Memory Leak و کاهش عملکرد شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مفهوم Unload یکی از ارکان اصلی در مدیریت منابع، بهینه سازی نرم افزار و طراحی سیستم های مقاوم است. درک صحیح آن برای جلوگیری از نشت حافظه، طراحی ماژولار و افزایش کارایی سیستم ضروری است. استفاده مناسب از Unload در چرخه عمر نرم افزار باعث افزایش پایداری و انعطاف پذیری خواهد شد. آموزش این مفهوم باید بخشی از سرفصل های دروس برنامه نویسی، توسعه وب و مهندسی نرم افزار باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
زمان سنجیدن، ساعت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گله کردن، گله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوبیدن، در زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسدود کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Block
تصویر Block
مقدمه مفهومی درباره واژه
بلوک در فناوری اطلاعات به واحدهای پایه سازماندهی داده ها یا کد اشاره دارد. این مفهوم در سطوح مختلفی از معماری کامپیوتر، از ذخیره سازی فیزیکی تا ساختار برنامه نویسی کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در ذخیره سازی داده، بلوک به کوچک ترین واحد قابل آدرس دهی دیسک گفته می شود. در برنامه نویسی، بلوک به بخشی از کد که بین آکولاد {} محصور شده اطلاق می گردد. در شبکه های بلاکچین، بلوک حاوی مجموعه ای از تراکنش هاست.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در سیستم فایل NTFS، اندازه معمول بلوک 4KB است. در زبان C، دستورات بین {} یک بلوک کد تشکیل می دهند. در بیت کوین، هر بلوک حاوی حدود 2000 تراکنش است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در طراحی سیستم فایل، انتخاب اندازه بهینه بلوک بر عملکرد تأثیر مستقیم دارد. در معماری نرم افزار، بلوک بندی کد به خوانایی و مدیریت بهتر کمک می کند. در سیستم های توزیع شده، بلوک ها واحدهای انتقال داده هستند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم بلوک از اولین روزهای ذخیره سازی داده در دهه 1950 مطرح شد. در دهه 1970 با توسعه سیستم فایل های مدرن استانداردسازی شد. امروزه در فناوری هایی مانند بلاکچین تحول جدیدی یافته است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
بلوک نباید با سکتور (کوچک ترین واحد فیزیکی دیسک) اشتباه گرفته شود. همچنین با صفحه (page) در مدیریت حافظه مجازی متفاوت است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در C/Java از {} برای تعریف بلوک کد استفاده می شود. در Python از تورفتگی برای مشخص کردن بلوک ها بهره می برند. در SQL از بلوک های BEGIN...END برای گروه بندی دستورات استفاده می کنند.
نقش واژه در طراحی مدرن مانند DevOps، Microservices، AI و غیره
در DevOps، بلوک های کد مستقل، استقرار مداوم را تسهیل می کنند. در میکروسرویس ها، ارتباط بین بلوک های عملکردی اهمیت دارد. در پردازش موازی هوش مصنوعی، بلوک بندی داده ها بر عملکرد تأثیر می گذارد.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که بلوک های بزرگتر همیشه بهترند، در حالی که انتخاب اندازه بهینه به الگوی دسترسی بستگی دارد. چالش اصلی در سیستم های توزیع شده، هماهنگی بین بلوک هاست.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مفهوم بلوک یکی از پایه های اساسی معماری سیستم های کامپیوتری است. درک عمیق انواع بلوک و کاربردهای آن برای هر متخصص فناوری اطلاعات ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Clock
تصویر Clock
مقدمه مفهومی درباره واژه
سیگنال ساعت (Clock Signal) پایه ای ترین مفهوم در طراحی سیستم های دیجیتال است که به صورت پالس های الکتریکی متناوب، چرخه های پردازش را هماهنگ می کند. این مفهوم از ساعت های مکانیکی الهام گرفته اما با دقت نانوثانیه ای عمل می نماید.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در معماری کامپیوتر، فرکانس ساعت تعیین کننده سرعت اجرای دستورات است. در سیستم های بلادرنگ (Real-Time)، دقت ساعت حیاتی است. در شبکه های کامپیوتری، پروتکل هایی مانند NTP برای همگام سازی ساعت ها استفاده می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی
پردازنده Core i9-13900K با فرکانس پایه 3.0GHz. استفاده از کریستال کوارتز در مولد ساعت. پروتکل PTP در شبکه های صنعتی.
نقش در توسعه نرم افزار
در برنامه نویسی سیستم های نهفته، مدیریت ساعت直接影响 عملکرد سخت افزار دارد. در توسعه بازی ها، حلقه بازی (Game Loop) بر اساس سیگنال ساعت کار می کند.
تاریخچه و تکامل
اولین سیستم های دیجیتال دهه 1940 با ساعت های مکانیکی کار می کردند. در دهه 1970 کریستال های کوارتز دقت را افزایش دادند. امروزه تکنیک هایی مانند Dynamic Frequency Scaling توسعه یافته اند.
تفکیک از واژگان مشابه
با Timer (که رویدادهای خاص را اندازه می گیرد) و Counter (که پالس ها را می شمارد) متفاوت است.
پیاده سازی در زبان ها
در C با توابع clock() و time.h. در Python با ماژول time. در Verilog با دستور always @(posedge clk).
چالش های رایج
مشکلات همگام سازی در سیستم های توزیع شده. Skew ساعت در طراحی های VLSI. محدودیت های فیزیکی در افزایش فرکانس.
نتیجه گیری
مدیریت بهینه سیگنال ساعت یکی از اساسی ترین مفاهیم در طراحی سیستم های دیجیتال محسوب می شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT