مقدمه مفهومی درباره واژه بی طرفانه (Unbiased) در فناوری اطلاعات به روش ها، الگوریتم ها یا داده هایی اشاره دارد که بدون جهت گیری یا پیش داوری طراحی یا جمع آوری شده باشند. این مفهوم به ویژه در یادگیری ماشین، تحلیل داده و تحقیقات کاربردی اهمیت دارد. یک سیستم بی طرفانه می تواند نتایج عادلانه تری ارائه دهد و از تبعیض ناخواسته جلوگیری کند. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در یادگیری ماشین، الگوریتم های بی طرفانه سعی می کنند بدون تأثیرپذیری از پیش فرض های نادرست، الگوها را شناسایی کنند. در جمع آوری داده ها، نمونه های بی طرفانه نماینده واقعی جامعه آماری هستند. در طراحی سیستم های توصیه گر، بی طرفانی به معنی ارائه پیشنهادهای عادلانه به همه کاربران است. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT 1. الگوریتم های استخدام که بدون توجه به جنسیت یا نژاد متقاضیان را ارزیابی می کنند. 2. سیستم های اعتبارسنجی که براساس معیارهای مالی خنثی عمل می کنند. 3. مجموعه داده های آموزشی که به طور متناسب از همه گروه ها نمونه برداری شده اند. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها طراحی سیستم های بی طرفانه نیازمند توجه به جنبه های اخلاقی و فنی است. معماران سیستم باید مکانیزم هایی برای شناسایی و کاهش جهت گیری های ناخواسته پیاده سازی کنند. در توسعه نرم افزار، تست های بی طرفانی به بخش مهمی از فرآیند تضمین کیفیت تبدیل شده اند. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم بی طرفانی از دهه 1970 در آمار مطرح شد. در دهه 2000 با رشد یادگیری ماشین اهمیت یافت. امروزه با توجه به مسائل اخلاقی در هوش مصنوعی، توسعه الگوریتم های بی طرفانه به یکی از اولویت های تحقیقاتی تبدیل شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه بی طرفانه با مفاهیمی مانند تصادفی (random) یا خنثی (neutral) متفاوت است. بی طرفانی به نبود جهت گیری سیستماتیک اشاره دارد، در حالی که تصادفی بودن به عدم الگوی قابل پیش بینی و خنثی بودن به عدم تأثیرگذاری اشاره می کند. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در پایتون می توان از کتابخانه هایی مانند AIF360 برای اندازه گیری و کاهش جهت گیری استفاده کرد. در R می توان آزمون های آماری برای بررسی بی طرفانی داده ها انجام داد. در جاوا اسکریپت می توان الگوریتم های نمونه برداری بی طرفانه پیاده سازی کرد. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن یک سوءبرداشت رایج این است که بی طرفانی به معنی بی تفاوتی است، در حالی که در واقع به معنی عادلانه بودن است. چالش اصلی شناسایی تمام منابع بالقوه جهت گیری در سیستم های پیچیده است. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی توسعه سیستم های بی طرفانه هم یک ضرورت فنی و هم یک مسئولیت اخلاقی است. آشنایی با تکنیک های شناسایی و کاهش جهت گیری برای همه متخصصان فناوری اطلاعات مفید است.
مقدمه مفهومی درباره واژه بی طرفانه (Unbiased) در فناوری اطلاعات به روش ها، الگوریتم ها یا داده هایی اشاره دارد که بدون جهت گیری یا پیش داوری طراحی یا جمع آوری شده باشند. این مفهوم به ویژه در یادگیری ماشین، تحلیل داده و تحقیقات کاربردی اهمیت دارد. یک سیستم بی طرفانه می تواند نتایج عادلانه تری ارائه دهد و از تبعیض ناخواسته جلوگیری کند. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در یادگیری ماشین، الگوریتم های بی طرفانه سعی می کنند بدون تأثیرپذیری از پیش فرض های نادرست، الگوها را شناسایی کنند. در جمع آوری داده ها، نمونه های بی طرفانه نماینده واقعی جامعه آماری هستند. در طراحی سیستم های توصیه گر، بی طرفانی به معنی ارائه پیشنهادهای عادلانه به همه کاربران است. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT 1. الگوریتم های استخدام که بدون توجه به جنسیت یا نژاد متقاضیان را ارزیابی می کنند. 2. سیستم های اعتبارسنجی که براساس معیارهای مالی خنثی عمل می کنند. 3. مجموعه داده های آموزشی که به طور متناسب از همه گروه ها نمونه برداری شده اند. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها طراحی سیستم های بی طرفانه نیازمند توجه به جنبه های اخلاقی و فنی است. معماران سیستم باید مکانیزم هایی برای شناسایی و کاهش جهت گیری های ناخواسته پیاده سازی کنند. در توسعه نرم افزار، تست های بی طرفانی به بخش مهمی از فرآیند تضمین کیفیت تبدیل شده اند. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم بی طرفانی از دهه 1970 در آمار مطرح شد. در دهه 2000 با رشد یادگیری ماشین اهمیت یافت. امروزه با توجه به مسائل اخلاقی در هوش مصنوعی، توسعه الگوریتم های بی طرفانه به یکی از اولویت های تحقیقاتی تبدیل شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه بی طرفانه با مفاهیمی مانند تصادفی (random) یا خنثی (neutral) متفاوت است. بی طرفانی به نبود جهت گیری سیستماتیک اشاره دارد، در حالی که تصادفی بودن به عدم الگوی قابل پیش بینی و خنثی بودن به عدم تأثیرگذاری اشاره می کند. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در پایتون می توان از کتابخانه هایی مانند AIF360 برای اندازه گیری و کاهش جهت گیری استفاده کرد. در R می توان آزمون های آماری برای بررسی بی طرفانی داده ها انجام داد. در جاوا اسکریپت می توان الگوریتم های نمونه برداری بی طرفانه پیاده سازی کرد. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن یک سوءبرداشت رایج این است که بی طرفانی به معنی بی تفاوتی است، در حالی که در واقع به معنی عادلانه بودن است. چالش اصلی شناسایی تمام منابع بالقوه جهت گیری در سیستم های پیچیده است. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی توسعه سیستم های بی طرفانه هم یک ضرورت فنی و هم یک مسئولیت اخلاقی است. آشنایی با تکنیک های شناسایی و کاهش جهت گیری برای همه متخصصان فناوری اطلاعات مفید است.