معنی Student - جستجوی لغت در جدول جو
Student
دانشجو
ادامه...
دانِشجو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Student
دانشجو
ادامه...
دانِشجو
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
student
دانشجو، وضعیت دانشجویی
ادامه...
دانِشجو، وَضعِیَت دانِشجویی
دیکشنری لهستانی به فارسی
student
دانشجو
ادامه...
دانِشجو
دیکشنری هلندی به فارسی
prudent
احتیاطی، مراقب باشید، دقیق، محتاط
ادامه...
اِحتیاطی، مُراقِب باشید، دَقیق، مُحتاط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Strident
پر سر و صدا
ادامه...
پُر سَر و صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prudent
دقیق، محتاط
ادامه...
دَقیق، مُحتاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
studente
یادگیرنده، دانشجو
ادامه...
یادگِیرَندِه، دانِشجو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Stunt
محدود کردن، شیرین کاری
ادامه...
مَحدود کَردَن، شیرین کاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Studentship
دانشجویی
ادامه...
دانِشجویی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Studentenschaft
دانشجویی، بدن دانشجویی
ادامه...
دانِشجویی، بَدَن دانِشجویی
دیکشنری آلمانی به فارسی