معنی Sporadic - جستجوی لغت در جدول جو
Sporadic
گاه به گاه، پراکنده
ادامه...
گاه بِه گاه، پَراکَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sporadico
گاه به گاه، پراکنده
ادامه...
گاه بِه گاه، پَراکَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sporadis
گاه به گاه، پراکنده
ادامه...
گاه بِه گاه، پَراکَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Sporadically
به طور پراکنده، به صورت پراکنده
ادامه...
بِه طُورِ پَراکَندِه، بِه صورَتِ پَراکَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی