معنی Slowly - جستجوی لغت در جدول جو
Slowly
به آرامی
ادامه...
بِه آرامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Solely
فقط، صرفاً
ادامه...
فَقَط، صِرفاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sloppy
نامرتّب، شلخته
ادامه...
نامُرَتَّب، شَلَختِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Scowl
اخم، اخم کردن، عبوس کردن
ادامه...
اَخم، اَخم کَردَن، عَبوس کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Showy
زرق و برق دار، خودنمایی
ادامه...
زَرق و بَرق دار، خودنَمایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sonly
مربوط به صدا
ادامه...
مَربوط بِه صِدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slyly
با ترفند، حیله گر
ادامه...
با تَرفَند، حیلِه گَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Lowly
پایین، پست
ادامه...
پایین، پَست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slow
کند کردن، کند
ادامه...
کُند کَردَن، کُند
دیکشنری انگلیسی به فارسی