معنی Shakiness - جستجوی لغت در جدول جو
Shakiness
لرزش
ادامه...
لَرزِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Shadiness
سایه دار بودن، سایه
ادامه...
سایِه دار بودَن، سایِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Silkiness
نرمی، ابریشمی
ادامه...
نَرمی، اَبریشَمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Showiness
خودنمایی
ادامه...
خودنَمایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Shininess
برّاقیّت، درخشندگی
ادامه...
بَرّاقِیَّت، دِرَخشَندِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sharpness
تیزی، وضوح
ادامه...
تیزی، وُضوح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Shagginess
ژولیدگی
ادامه...
ژولیدِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Shabbiness
پژمردگی، خرسندی
ادامه...
پَژمُردِگی، خُرسَندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Soapiness
صابونی بودن، صابون بودن
ادامه...
صابونی بودَن، صابون بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sulkiness
ترشرویی، لعنتی
ادامه...
تُرُشرُویی، لَعنَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sneakiness
دزدکی کاری، یواشکی بودن
ادامه...
دُزدَکی کاری، یَواشَکی بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flakiness
پوسته پوسته بودن، پوسته پوسته شدن
ادامه...
پوستِه پوستِه بودَن، پوستِه پوستِه شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی