معنی Seasonal - جستجوی لغت در جدول جو
Seasonal
فصلی
ادامه...
فَصلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Seasonally
به طور فصلی، فصلی
ادامه...
بِه طُورِ فَصلی، فَصلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
peatonal
پیاده رو، عابر پیاده
ادامه...
پیادِه رُو، عابِر پیادِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
personal
شخصی، کارکنان
ادامه...
شَخصی، کَارکُنَان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Seasonably
به طور موسمی، فصلی
ادامه...
بِه طُورِ موسِمی، فَصلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Seasonable
فصلی، فصل پذیر
ادامه...
فَصلی، فَصل پَذیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Personal
شخصی
ادامه...
شَخصی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Season
طعم دار کردن، فصل
ادامه...
طَعم دار کَردَن، فَصل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Seasonality
فصلیت، فصلی بودن
ادامه...
فَصلِیَت، فَصلی بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی