جدول جو
جدول جو

معنی Rule - جستجوی لغت در جدول جو

Rule
حکم دادن، قانون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rule
مقدمه مفهومی درباره واژه
قاعده ها مجموعه ای از دستورالعمل ها هستند که به سیستم ها کمک می کنند تا به طور مؤثر و کارآمد عمل کنند. این قواعد می توانند شامل قوانین برنامه نویسی، الگوریتم ها، یا تنظیمات سیستم عامل ها و پایگاه های داده باشند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، قواعد معمولاً به شرایطی اطلاق می شود که نحوه رفتار برنامه را بر اساس ورودی ها یا وضعیت ها تعریف می کنند. در پایگاه داده ها، قواعد به اعتبارسنجی داده ها یا اجرای خودکار وظایف مرتبط با داده ها کمک می کنند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
یک قاعده می تواند این باشد که تنها مقادیری که در یک دامنه خاص هستند وارد پایگاه داده شوند یا در امنیت شبکه، قوانینی وجود دارند که ترافیک ورودی به سیستم را بر اساس نشانی های IP خاص مسدود می کنند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
قاعده ها در معماری سیستم ها نقشی اساسی در تعیین رفتار نرم افزار دارند. آن ها ممکن است در فرآیندهای پردازش داده، تحلیل اطلاعات یا مدیریت خطاها تعیین کننده باشند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
قاعده ها در سیستم های نرم افزاری از دوران اولیه برنامه نویسی وجود داشته اند و به مرور زمان در سیستم های پیچیده تری مانند پایگاه داده های رابطه ای و الگوریتم های هوش مصنوعی گسترش یافته اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
قاعده با شرط تفاوت دارد؛ در حالی که ’’قاعده’’ به مجموعه ای از دستورالعمل ها اشاره دارد، ’’شرط’’ معمولاً به یک دستور خاص یا شرط در یک کد برنامه نویسی اشاره دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در SQL:
`CREATE RULE check_age AS CHECK (age >= 18);`
در Python:
`if age >= 18:
print(’’Adult’’)`
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
گاهاً افراد ممکن است قاعده ها را به عنوان دستورات ساده تصور کنند، در حالی که آن ها می توانند بسیار پیچیده و تحت شرایط خاص باشند.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک درست قواعد می تواند به توسعه نرم افزارها و سیستم ها کمک کند و خطاها را به حداقل برساند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از 180-degree Rule
تصویر 180-degree Rule
خط فرضی یا قانون 180 درجه (180-degree Rule) یا خط محور در فیلم سازی به یک مفهوم مهم در ترکیب بندی و حرکت دوربین اشاره دارد که به حفظ جهت و پیوستگی بصری صحنه ها کمک می کند. این خط فرضی از میان صحنه و بین دو شخصیت اصلی یا میان شخصیت ها و اشیاء اصلی کشیده می شود.
ویژگی ها و کاربردهای خط فرضی:
1. حفظ جهت : خط فرضی به حفظ جهت نگاه و حرکت شخصیت ها کمک می کند. این کمک می کند تا بیننده بتواند به راحتی دنبال کند که چه کسی با چه کسی صحبت می کند یا به چه چیزی نگاه می کند.
2. پیوستگی بصری : با رعایت خط فرضی، پیوستگی بصری صحنه ها حفظ می شود و مانع از ایجاد حس سردرگمی در بیننده می شود.
3. قوانین و استثناها : معمولاً دوربین نباید خط فرضی را قطع کند و باید در یک سمت از این خط باقی بماند. با این حال، در برخی مواقع فیلم سازان ممکن است عمداً خط فرضی را بشکنند تا حس خاصی ایجاد کنند، مثل ایجاد ناآرامی یا سردرگمی.
مثال ها و تکنیک ها:
- دیالوگ بین دو شخصیت : فرض کنید دو شخصیت A و B رو به روی هم نشسته اند. خط فرضی از میان آنها عبور می کند. اگر دوربین در یک سمت این خط باشد، شخصیت A همیشه در سمت چپ کادر و شخصیت B همیشه در سمت راست کادر دیده می شود. این باعث می شود که بیننده به راحتی جهت نگاه و مکالمه آنها را دنبال کند.
- صحنه های اکشن : در صحنه های اکشن که حرکت های سریع و پیچیده وجود دارد، رعایت خط فرضی اهمیت زیادی دارد. برای مثال، در یک مسابقه اتومبیل رانی، خط فرضی به حفظ جهت حرکت ماشین ها کمک می کند و از سردرگمی بیننده جلوگیری می کند.
- پیمایش دوربین : در مواردی که دوربین به دور شخصیت ها یا اشیاء حرکت می کند، می تواند خط فرضی را بشکند. اما این کار باید با دقت و برنامه ریزی انجام شود تا پیوستگی و جهت گیری حفظ شود.
نتیجه گیری:
خط فرضی یکی از اصول اساسی در ترکیب بندی و کارگردانی صحنه هاست که به حفظ پیوستگی بصری و جهت گیری کمک می کند. با رعایت این خط، فیلم سازان می توانند تجربه ای روان و بدون سردرگمی برای بینندگان خود ایجاد کنند و داستان را به صورت موثرتری روایت کنند.
خطی فرضی که بین دو یا چند بازیگر ترسیم می شود و دوربین باید در یک سوی این خط قرار گیرد تا به این ترتیب چند نما که از چند فاصله یا زاویه مختلف به هم پیوند می خورند، در دید بیننده اخلال و ناهمگونی به نظر نیاید.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
حاکم، خط کش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی ادب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استراحت، ساکت، آرامش، آرامی، سکوت
دیکشنری آلمانی به فارسی
مقدمه مفهومی درباره واژه
سیستم های قاعده مند به طور خاص به سیستم هایی اطلاق می شود که تصمیمات خود را بر اساس مجموعه ای از قواعد یا قوانین تعریف شده اتخاذ می کنند. این نوع سیستم ها معمولاً در پردازش اطلاعات و به ویژه در سیستم های هوش مصنوعی به کار می روند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، سیستم های قاعده مند می توانند شامل الگوریتم هایی باشند که بر اساس قواعد خاصی مانند ’’اگر-آنگاه’’ (If-Then) تصمیم گیری می کنند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
یک سیستم خبره (Expert System) که از قوانین برای شبیه سازی تصمیم گیری های انسانی استفاده می کند، نمونه ای از سیستم قاعده مند است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
سیستم های قاعده مند می توانند در مدیریت اطلاعات، تحلیل داده ها و پردازش خودکار داده ها مفید باشند. آن ها معمولاً برای شبیه سازی تصمیم گیری انسانی یا حل مسائل پیچیده استفاده می شوند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
سیستم های قاعده مند اولین بار در دهه 1970 در زمینه های پردازش اطلاعات و هوش مصنوعی مورد استفاده قرار گرفتند و به مرور زمان در سیستم های پیچیده تری گسترش یافتند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
rulebased با سیستم های داده محور متفاوت است؛ در سیستم های قاعده مند تصمیم گیری به طور مستقیم بر اساس قواعد انجام می شود، در حالی که در سیستم های داده محور بیشتر بر روی داده های بزرگ و تجزیه وتحلیل آن ها تمرکز می شود.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Prolog:
`rule(’’If it rains, then bring an umbrella.’’)`
در Python:
`if weather == ’’rain’’:
print(’’Bring an umbrella’’)`
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
مردم ممکن است تصور کنند که سیستم های قاعده مند فقط برای مسائل ساده استفاده می شوند، در حالی که این سیستم ها می توانند در مسائل پیچیده نیز بسیار مؤثر باشند.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
سیستم های قاعده مند می توانند در حل مسائل پیچیده و شبیه سازی تصمیم گیری های انسانی بسیار مفید باشند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT