معنی Putrid - جستجوی لغت در جدول جو
Putrid
فاسد، پوسیدگی
ادامه...
فاسِد، پوسیدِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Putridly
به طور گندیده، بیهوده
ادامه...
بِه طُورِ گَندیدِه، بیهودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
putride
فاسد، پوسیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nutrir
پرورش دادن، تغذیه کند
ادامه...
پَروَرِش دادَن، تَغذیِه کُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
putrido
فاسد، پوسیده
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nutrir
پرورش دادن، تغذیه کند
ادامه...
پَروَرِش دادَن، تَغذیِه کُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
murid
شاگرد، دانشجو
ادامه...
شاگِرد، دانِشجو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Lurid
دلهره آور، خفن
ادامه...
دِلهُرِه آوَر، خَفَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Putridity
تعفّن، پوچی
ادامه...
تَعَفُّن، پوچی
دیکشنری انگلیسی به فارسی