معنی Productive - جستجوی لغت در جدول جو
Productive
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Productively
به طور سازنده، مولّد
ادامه...
بِه طُورِ سازَندِه، مُوَلِّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
productivo
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Protective
محافظتی، محافظ
ادامه...
مُحافِظَتی، مُحافِظ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Production
تولید
ادامه...
تَولِید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Proactive
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
productie
تولید
ادامه...
تَولِید
دیکشنری هلندی به فارسی
Productiveness
ثمربخشی، بهره وری
ادامه...
ثَمَربَخشی، بَهرِه وَری
دیکشنری انگلیسی به فارسی