معنی Price - جستجوی لغت در جدول جو
Price
قیمت گذاشتن، قیمت
ادامه...
قِیمَت گُذاشتَن، قِیمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Pricey
گران، گران قیمت
ادامه...
گِران، گِران قِیمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prize
جایزه دادن، جایزه
ادامه...
جایِزِه دادَن، جایِزِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prime
اصلی کردن، نخست
ادامه...
اَصلی کَردَن، نُخُست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pride
افتخار کردن، غرور
ادامه...
اِفتِخار کَردَن، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prick
سوزاندن، نیش زدن
ادامه...
سوزاندَن، نِیش زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pricelessly
به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند، بی قیمت
ادامه...
بِه طُورِ بی قِیمَت یا بِسیار اَرزِشمَند، بی قِیمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Priceless
بی قیمت
ادامه...
بی قِیمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی