معنی Officiate - جستجوی لغت در جدول جو
Officiate
قضاوت کردن، رسمی
ادامه...
قِضاوَت کَردَن، رَسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ufficiale
افسر، رسمی
ادامه...
اَفسَر، رَسمی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Affiliate
وابسته کردن، وابسته
ادامه...
وابَستِه کَردَن، وابَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Official
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی