معنی Nurse - جستجوی لغت در جدول جو
Nurse
پرستاری کردن، پرستار
ادامه...
پَرَستاری کَردَن، پَرَستار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Purse
کیف پول داشتن، کیف پول
ادامه...
کیفِ پول داشتَن، کیف پول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Curse
لعنت کردن، نفرین
ادامه...
لَعنَت کَردَن، نِفرین
دیکشنری انگلیسی به فارسی