مقدمه مفهومی درباره واژه راهنما (Manual) در حوزه فناوری اطلاعات به مجموعه ای سازمان یافته از مستندات اشاره دارد که اطلاعات فنی، دستورالعمل های استفاده و راهنمای عملیاتی برای یک محصول یا سیستم را در اختیار کاربران قرار می دهد. این اسناد که می توانند به صورت چاپی یا دیجیتال ارائه شوند، نقش حیاتی در تسهیل استفاده مؤثر از فناوری ها ایفا می کنند. راهنماها بسته به سطح تخصص کاربران می توانند از دستورالعمل های مبتدی تا مستندات فنی پیشرفته را شامل شوند. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در توسعه نرم افزار، راهنماهای برنامه نویسی (API Documentation) برای توسعه دهندگان ایجاد می شود. در مدیریت سیستم، راهنماهای پیکربندی و عیب یابی استفاده می شوند. در شبکه های کامپیوتری، راهنماهای پروتکل ها و استانداردها مرجع کار هستند. در سخت افزار، راهنماهای نصب و نگهداری ارائه می شود. در رابط های کاربری، راهنماهای سریع (Quickstart Guides) برای کاربران نهایی طراحی می شوند. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT راهنمای کاربر نرم افزارهای اداری مانند Microsoft Word. مستندات فنی زبان های برنامه نویسی مانند Python Documentation. راهنمای نصب سرورهای Dell یا HP. دستورالعمل های پیکربندی روترهای سیسکو. راهنمای API سرویس های وب مانند Google Maps API. کتابچه های راهنمای دستگاه های همراه. آموزش های گام به گام نرم افزارهای تخصصی. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در چرخه توسعه نرم افزار، ایجاد راهنما بخشی از فرآیند مستندسازی است. در معماری فنی، راهنماها به عنوان مرجع طراحی عمل می کنند. در سیستم های پیچیده، راهنماهای عملیاتی برای پرسنل فنی ضروری هستند. در پروژه های متن باز، کیفیت راهنماها بر پذیرش محصول تأثیر می گذارد. در DevOps، راهنماهای استقرار خودکار اهمیت ویژه ای دارند. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف اولین راهنماهای فنی همراه با کامپیوترهای اولیه در دهه 1950 ظاهر شدند. در دهه 1980، راهنماهای نرم افزاری به صورت چاپی گسترش یافتند. دهه 1990 شاهد انتقال راهنماها به فرمت های دیجیتال (PDF، Help Files) بود. در دهه 2000، راهنماهای آنلاین و ویکی ها محبوب شدند. امروزه، راهنماهای تعاملی و مبتنی بر هوش مصنوعی در حال توسعه هستند. تفکیک آن از واژگان مشابه راهنما (Manual) با آموزش (Tutorial) متفاوت است - اولی مرجع کامل است درحالی که دومی تمرکز آموزشی دارد. راهنما از مستندات فنی (Technical Specifications) جامع تر و کاربردی تر است. راهنمای سریع (Quick Guide) نسخه فشرده راهنمای کامل است. Help System بخشی از راهنمای دیجیتال است. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در Python با ابزارهایی مانند Sphinx برای مستندسازی. در Java با Javadoc برای تولید خودکار راهنما. در Markdown برای مستندسازی پروژه ها. در LaTeX برای راهنماهای حرفه ای چاپی. در GitBook برای مستندسازی آنلاین. در Swagger برای مستندسازی APIها. در Doxygen برای مستندسازی کدهای چندزبانه. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن باور غلط: ’’راهنماها فقط برای کاربران مبتدی هستند’’ (درحالی که برای همه سطوح ضروری اند). چالش اصلی: به روزرسانی راهنماها همگام با تغییرات محصول. مشکل فنی: ایجاد راهنماهای چندزبانه و قابل دسترس. چالش سازمانی: ترغیب توسعه دهندگان به مستندسازی دقیق. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی راهنماهای باکیفیت عامل کلیدی در موفقیت محصولات فناوری اطلاعات هستند. این مستندات باید همزمان با توسعه محصول ایجاد و به روز شوند. با پیشرفت فناوری های مستندسازی، راهنماها تعاملی تر و هوشمندانه تر می شوند. توسعه دهندگان حرفه ای باید اهمیت ایجاد راهنماهای دقیق را درک کنند.
مقدمه مفهومی درباره واژه راهنما (Manual) در حوزه فناوری اطلاعات به مجموعه ای سازمان یافته از مستندات اشاره دارد که اطلاعات فنی، دستورالعمل های استفاده و راهنمای عملیاتی برای یک محصول یا سیستم را در اختیار کاربران قرار می دهد. این اسناد که می توانند به صورت چاپی یا دیجیتال ارائه شوند، نقش حیاتی در تسهیل استفاده مؤثر از فناوری ها ایفا می کنند. راهنماها بسته به سطح تخصص کاربران می توانند از دستورالعمل های مبتدی تا مستندات فنی پیشرفته را شامل شوند. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در توسعه نرم افزار، راهنماهای برنامه نویسی (API Documentation) برای توسعه دهندگان ایجاد می شود. در مدیریت سیستم، راهنماهای پیکربندی و عیب یابی استفاده می شوند. در شبکه های کامپیوتری، راهنماهای پروتکل ها و استانداردها مرجع کار هستند. در سخت افزار، راهنماهای نصب و نگهداری ارائه می شود. در رابط های کاربری، راهنماهای سریع (Quickstart Guides) برای کاربران نهایی طراحی می شوند. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT راهنمای کاربر نرم افزارهای اداری مانند Microsoft Word. مستندات فنی زبان های برنامه نویسی مانند Python Documentation. راهنمای نصب سرورهای Dell یا HP. دستورالعمل های پیکربندی روترهای سیسکو. راهنمای API سرویس های وب مانند Google Maps API. کتابچه های راهنمای دستگاه های همراه. آموزش های گام به گام نرم افزارهای تخصصی. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در چرخه توسعه نرم افزار، ایجاد راهنما بخشی از فرآیند مستندسازی است. در معماری فنی، راهنماها به عنوان مرجع طراحی عمل می کنند. در سیستم های پیچیده، راهنماهای عملیاتی برای پرسنل فنی ضروری هستند. در پروژه های متن باز، کیفیت راهنماها بر پذیرش محصول تأثیر می گذارد. در DevOps، راهنماهای استقرار خودکار اهمیت ویژه ای دارند. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف اولین راهنماهای فنی همراه با کامپیوترهای اولیه در دهه 1950 ظاهر شدند. در دهه 1980، راهنماهای نرم افزاری به صورت چاپی گسترش یافتند. دهه 1990 شاهد انتقال راهنماها به فرمت های دیجیتال (PDF، Help Files) بود. در دهه 2000، راهنماهای آنلاین و ویکی ها محبوب شدند. امروزه، راهنماهای تعاملی و مبتنی بر هوش مصنوعی در حال توسعه هستند. تفکیک آن از واژگان مشابه راهنما (Manual) با آموزش (Tutorial) متفاوت است - اولی مرجع کامل است درحالی که دومی تمرکز آموزشی دارد. راهنما از مستندات فنی (Technical Specifications) جامع تر و کاربردی تر است. راهنمای سریع (Quick Guide) نسخه فشرده راهنمای کامل است. Help System بخشی از راهنمای دیجیتال است. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در Python با ابزارهایی مانند Sphinx برای مستندسازی. در Java با Javadoc برای تولید خودکار راهنما. در Markdown برای مستندسازی پروژه ها. در LaTeX برای راهنماهای حرفه ای چاپی. در GitBook برای مستندسازی آنلاین. در Swagger برای مستندسازی APIها. در Doxygen برای مستندسازی کدهای چندزبانه. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن باور غلط: ’’راهنماها فقط برای کاربران مبتدی هستند’’ (درحالی که برای همه سطوح ضروری اند). چالش اصلی: به روزرسانی راهنماها همگام با تغییرات محصول. مشکل فنی: ایجاد راهنماهای چندزبانه و قابل دسترس. چالش سازمانی: ترغیب توسعه دهندگان به مستندسازی دقیق. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی راهنماهای باکیفیت عامل کلیدی در موفقیت محصولات فناوری اطلاعات هستند. این مستندات باید همزمان با توسعه محصول ایجاد و به روز شوند. با پیشرفت فناوری های مستندسازی، راهنماها تعاملی تر و هوشمندانه تر می شوند. توسعه دهندگان حرفه ای باید اهمیت ایجاد راهنماهای دقیق را درک کنند.
مقدمه مفهومی درباره واژه در دنیای فناوری اطلاعات، واژه ’’actual’’ (واقعی) به مفهومی اشاره دارد که با آنچه که به طور عینی و عملی وجود دارد، مرتبط است. این واژه معمولاً برای تمایز میان آنچه که در تئوری یا برنامه ریزی وجود دارد و آنچه که به طور واقعی و ملموس در عمل رخ می دهد، به کار می رود. به عنوان مثال، در دنیای محاسبات، داده های ’’واقعی’’ به داده هایی اطلاق می شود که مستقیماً از محیط بیرونی یا منابع معتبر جمع آوری شده اند و نه داده های تخمینی یا آزمایشی.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در برنامه نویسی و سیستم های نرم افزاری، واژه ’’واقعی’’ به طور معمول به داده ها، شرایط یا نتایج واقعی اشاره دارد که از محیط یا سیستم به طور مستقیم گرفته شده اند. به طور مثال، در سیستم های پایگاه داده، اطلاعات ’’واقعی’’ ممکن است شامل داده های کاربران یا تراکنش های انجام شده باشد که به طور مستقیم از سیستم های خارجی یا دستگاه های ورودی به دست آمده اند. این اطلاعات معمولاً با اطلاعات پیش بینی شده یا شبیه سازی شده متفاوت است، که ممکن است به دلیل نقص یا عدم دقت نتایج، کاملاً متفاوت از واقعیت باشند.
مثال های واقعی و کاربردی در پروژه های IT در یک پروژه نرم افزاری برای مدیریت موجودی کالا، اطلاعات ’’واقعی’’ ممکن است شامل تعداد دقیق کالاهایی باشد که در انبار موجود است و در واقع از سیستم های حسگر و پایگاه داده های سازمانی به دست آمده اند. این اطلاعات دقیق و به روز هستند و برای انجام تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی فروش به کار می روند. در مقایسه با داده های پیش بینی شده، که ممکن است بر اساس تخمین ها و الگوریتم ها برای پیش بینی نیازهای آینده استفاده شوند، داده های واقعی برای تحلیل های لحظه ای و بررسی وضعیت کنونی سازمان ضروری هستند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، داده ها و وضعیت های واقعی نقش بسیار مهمی در طراحی و توسعه سیستم ها دارند. در معماری های پیچیده، مانند میکروسرویس ها یا سیستم های توزیع شده، وجود داده های واقعی برای تعامل میان اجزای مختلف سیستم حیاتی است. سیستم ها باید بتوانند به طور مستقیم و به صورت بی درنگ به داده های واقعی دسترسی پیدا کنند تا تصمیمات صحیح و به موقع اتخاذ کنند. به عنوان مثال، در معماری سیستم های تحلیل داده بزرگ (Big Data)، استفاده از داده های واقعی در کنار داده های تاریخی و پیش بینی شده برای تحلیل رفتار کاربران و پیش بینی روندهای بازار ضروری است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف در تاریخچه فناوری اطلاعات، واژه ’’واقعی’’ به ویژه از دهه ۱۹۹۰ و با ظهور سیستم های پیچیده تری مانند پایگاه های داده رابطه ای و سیستم های پردازش داده های بی درنگ (Real-Time Processing) بیشتر به کار رفت. این دوره با توجه به گسترش استفاده از اینترنت و سیستم های مبتنی بر داده، اهمیت جمع آوری و پردازش داده های واقعی را برجسته کرد. از آن زمان، استفاده از این واژه در زمینه های مختلف مانند علم داده، یادگیری ماشین، و هوش مصنوعی رایج تر شده است. به ویژه با ظهور سیستم های خودکار و اینترنت اشیاء (IoT)، داده های واقعی به عاملی کلیدی در مدیریت و پیش بینی فرآیندهای تجاری تبدیل شدند.
تفکیک آن از واژگان مشابه واژه ’’واقعی’’ اغلب با واژه هایی مانند ’’تخمینی’’ یا ’’شبیه سازی’’ اشتباه گرفته می شود. در حالی که ’’واقعی’’ به داده ها و وضعیت هایی اطلاق می شود که از محیط خارجی به طور مستقیم و بی درنگ جمع آوری شده اند، ’’تخمینی’’ به داده هایی اشاره دارد که از مدل ها و پیش بینی ها به دست آمده اند و ممکن است دقت کمتری داشته باشند. ’’شبیه سازی’’ نیز به مدل هایی اشاره دارد که وضعیت های احتمالی یا آینده را برای تجزیه و تحلیل یا پیش بینی رفتار سیستم ها شبیه سازی می کنند، که این ها معمولاً با داده های واقعی متفاوت هستند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در زبان های برنامه نویسی مختلف، داده های ’’واقعی’’ معمولاً از منابع مختلفی مانند ورودی های کاربر، دستگاه ها، و یا اینترنت دریافت می شوند. برای مثال، در زبان های برنامه نویسی مانند Python یا JavaScript، داده های واقعی ممکن است از طریق API ها، درخواست های HTTP یا از حسگرهای فیزیکی دریافت شوند. این داده ها در سیستم ها برای انجام پردازش های خاص یا به روزرسانی وضعیت سیستم استفاده می شوند. در پایگاه های داده، داده های واقعی به طور معمول در جدول ها ذخیره می شوند و از طریق دستورات SQL به طور دقیق بازیابی و مدیریت می شوند.
نقش واژه در طراحی مدرن مانند DevOps، Microservices، AI و غیره در طراحی مدرن سیستم ها مانند DevOps، Microservices و AI، داده های واقعی برای تصمیم گیری و تحلیل به صورت مستمر و بلادرنگ استفاده می شوند. در DevOps، سیستم های نظارت و مانیتورینگ به طور پیوسته از داده های واقعی برای شناسایی مشکلات و بهینه سازی عملکرد سیستم استفاده می کنند. در معماری میکروسرویسی، اجزای مختلف سیستم ممکن است برای به دست آوردن و پردازش داده های واقعی با یکدیگر تعامل داشته باشند. در هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، استفاده از داده های واقعی برای آموزش مدل ها و پیش بینی رفتار سیستم ها بسیار اهمیت دارد، چرا که این داده ها به مدل ها کمک می کنند تا به طور دقیق تری از وضعیت های واقعی بهره ببرند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن یکی از چالش های رایج در مورد داده های واقعی، نقص یا خطای ممکن در جمع آوری آن ها است. داده های واقعی ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند خطاهای دستگاه، مشکلات در انتقال داده ها، یا مشکلات در ذخیره سازی قرار گیرند. این امر می تواند منجر به تحریف نتایج و اشتباهات در تحلیل ها شود. بنابراین، لازم است که داده های واقعی به طور مداوم مورد نظارت و اعتبارسنجی قرار گیرند تا از صحت آن ها اطمینان حاصل شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی در متون تخصصی، مفهوم ’’واقعی’’ باید به طور دقیق و صحیح به کار رود تا از ایجاد ابهام جلوگیری شود. در سیستم های پیچیده و تحلیل داده ها، تمایز میان داده های واقعی و داده های پیش بینی شده اهمیت زیادی دارد و این تمایز باید در تمامی مراحل طراحی و توسعه نرم افزار مدنظر قرار گیرد. همچنین، آگاهی از چالش های موجود در جمع آوری داده های واقعی و نیاز به اعتبارسنجی آن ها برای اطمینان از دقت و صحت نتایج الزامی است.
مقدمه مفهومی درباره واژه در دنیای فناوری اطلاعات، واژه ’’actual’’ (واقعی) به مفهومی اشاره دارد که با آنچه که به طور عینی و عملی وجود دارد، مرتبط است. این واژه معمولاً برای تمایز میان آنچه که در تئوری یا برنامه ریزی وجود دارد و آنچه که به طور واقعی و ملموس در عمل رخ می دهد، به کار می رود. به عنوان مثال، در دنیای محاسبات، داده های ’’واقعی’’ به داده هایی اطلاق می شود که مستقیماً از محیط بیرونی یا منابع معتبر جمع آوری شده اند و نه داده های تخمینی یا آزمایشی.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در برنامه نویسی و سیستم های نرم افزاری، واژه ’’واقعی’’ به طور معمول به داده ها، شرایط یا نتایج واقعی اشاره دارد که از محیط یا سیستم به طور مستقیم گرفته شده اند. به طور مثال، در سیستم های پایگاه داده، اطلاعات ’’واقعی’’ ممکن است شامل داده های کاربران یا تراکنش های انجام شده باشد که به طور مستقیم از سیستم های خارجی یا دستگاه های ورودی به دست آمده اند. این اطلاعات معمولاً با اطلاعات پیش بینی شده یا شبیه سازی شده متفاوت است، که ممکن است به دلیل نقص یا عدم دقت نتایج، کاملاً متفاوت از واقعیت باشند.
مثال های واقعی و کاربردی در پروژه های IT در یک پروژه نرم افزاری برای مدیریت موجودی کالا، اطلاعات ’’واقعی’’ ممکن است شامل تعداد دقیق کالاهایی باشد که در انبار موجود است و در واقع از سیستم های حسگر و پایگاه داده های سازمانی به دست آمده اند. این اطلاعات دقیق و به روز هستند و برای انجام تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی فروش به کار می روند. در مقایسه با داده های پیش بینی شده، که ممکن است بر اساس تخمین ها و الگوریتم ها برای پیش بینی نیازهای آینده استفاده شوند، داده های واقعی برای تحلیل های لحظه ای و بررسی وضعیت کنونی سازمان ضروری هستند.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، داده ها و وضعیت های واقعی نقش بسیار مهمی در طراحی و توسعه سیستم ها دارند. در معماری های پیچیده، مانند میکروسرویس ها یا سیستم های توزیع شده، وجود داده های واقعی برای تعامل میان اجزای مختلف سیستم حیاتی است. سیستم ها باید بتوانند به طور مستقیم و به صورت بی درنگ به داده های واقعی دسترسی پیدا کنند تا تصمیمات صحیح و به موقع اتخاذ کنند. به عنوان مثال، در معماری سیستم های تحلیل داده بزرگ (Big Data)، استفاده از داده های واقعی در کنار داده های تاریخی و پیش بینی شده برای تحلیل رفتار کاربران و پیش بینی روندهای بازار ضروری است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف در تاریخچه فناوری اطلاعات، واژه ’’واقعی’’ به ویژه از دهه ۱۹۹۰ و با ظهور سیستم های پیچیده تری مانند پایگاه های داده رابطه ای و سیستم های پردازش داده های بی درنگ (Real-Time Processing) بیشتر به کار رفت. این دوره با توجه به گسترش استفاده از اینترنت و سیستم های مبتنی بر داده، اهمیت جمع آوری و پردازش داده های واقعی را برجسته کرد. از آن زمان، استفاده از این واژه در زمینه های مختلف مانند علم داده، یادگیری ماشین، و هوش مصنوعی رایج تر شده است. به ویژه با ظهور سیستم های خودکار و اینترنت اشیاء (IoT)، داده های واقعی به عاملی کلیدی در مدیریت و پیش بینی فرآیندهای تجاری تبدیل شدند.
تفکیک آن از واژگان مشابه واژه ’’واقعی’’ اغلب با واژه هایی مانند ’’تخمینی’’ یا ’’شبیه سازی’’ اشتباه گرفته می شود. در حالی که ’’واقعی’’ به داده ها و وضعیت هایی اطلاق می شود که از محیط خارجی به طور مستقیم و بی درنگ جمع آوری شده اند، ’’تخمینی’’ به داده هایی اشاره دارد که از مدل ها و پیش بینی ها به دست آمده اند و ممکن است دقت کمتری داشته باشند. ’’شبیه سازی’’ نیز به مدل هایی اشاره دارد که وضعیت های احتمالی یا آینده را برای تجزیه و تحلیل یا پیش بینی رفتار سیستم ها شبیه سازی می کنند، که این ها معمولاً با داده های واقعی متفاوت هستند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در زبان های برنامه نویسی مختلف، داده های ’’واقعی’’ معمولاً از منابع مختلفی مانند ورودی های کاربر، دستگاه ها، و یا اینترنت دریافت می شوند. برای مثال، در زبان های برنامه نویسی مانند Python یا JavaScript، داده های واقعی ممکن است از طریق API ها، درخواست های HTTP یا از حسگرهای فیزیکی دریافت شوند. این داده ها در سیستم ها برای انجام پردازش های خاص یا به روزرسانی وضعیت سیستم استفاده می شوند. در پایگاه های داده، داده های واقعی به طور معمول در جدول ها ذخیره می شوند و از طریق دستورات SQL به طور دقیق بازیابی و مدیریت می شوند.
نقش واژه در طراحی مدرن مانند DevOps، Microservices، AI و غیره در طراحی مدرن سیستم ها مانند DevOps، Microservices و AI، داده های واقعی برای تصمیم گیری و تحلیل به صورت مستمر و بلادرنگ استفاده می شوند. در DevOps، سیستم های نظارت و مانیتورینگ به طور پیوسته از داده های واقعی برای شناسایی مشکلات و بهینه سازی عملکرد سیستم استفاده می کنند. در معماری میکروسرویسی، اجزای مختلف سیستم ممکن است برای به دست آوردن و پردازش داده های واقعی با یکدیگر تعامل داشته باشند. در هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، استفاده از داده های واقعی برای آموزش مدل ها و پیش بینی رفتار سیستم ها بسیار اهمیت دارد، چرا که این داده ها به مدل ها کمک می کنند تا به طور دقیق تری از وضعیت های واقعی بهره ببرند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن یکی از چالش های رایج در مورد داده های واقعی، نقص یا خطای ممکن در جمع آوری آن ها است. داده های واقعی ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند خطاهای دستگاه، مشکلات در انتقال داده ها، یا مشکلات در ذخیره سازی قرار گیرند. این امر می تواند منجر به تحریف نتایج و اشتباهات در تحلیل ها شود. بنابراین، لازم است که داده های واقعی به طور مداوم مورد نظارت و اعتبارسنجی قرار گیرند تا از صحت آن ها اطمینان حاصل شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی در متون تخصصی، مفهوم ’’واقعی’’ باید به طور دقیق و صحیح به کار رود تا از ایجاد ابهام جلوگیری شود. در سیستم های پیچیده و تحلیل داده ها، تمایز میان داده های واقعی و داده های پیش بینی شده اهمیت زیادی دارد و این تمایز باید در تمامی مراحل طراحی و توسعه نرم افزار مدنظر قرار گیرد. همچنین، آگاهی از چالش های موجود در جمع آوری داده های واقعی و نیاز به اعتبارسنجی آن ها برای اطمینان از دقت و صحت نتایج الزامی است.