جدول جو
جدول جو

معنی Mumbled - جستجوی لغت در جدول جو

Mumbled
نجوا کرده، زمزمه کرده
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آشفته، درهم ریخته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر لب گفتن، زمزمه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چروکیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرمرین، سنگ مرمر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه، خفه شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیج، درهم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متواضع، فروتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
غرّش کردن، غرّش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به زمین افتادن، غلت زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، لگدمال کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به هم ریختن، درهم ریخته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تواضع کردن، فروتن، متواضع
دیکشنری انگلیسی به فارسی