معنی Meditator - جستجوی لغت در جدول جو
Meditator
مدیتیشن کننده، مراقبه
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مُراقِبِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
meditator
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مُراقِبِه کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Mediator
واسطه، میانجی
ادامه...
واسِطِه، میانجی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Mediator
واسطه، میانجی
ادامه...
واسِطِه، میانجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
meditador
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مُراقِبِه کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Dedicator
نذرکننده، وقف کننده
ادامه...
نَذرکُنَندِه، وَقف کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
meditador
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مُراقِبِه کُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
medytator
مدیتیشن کننده، معماری
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مِعماری
دیکشنری لهستانی به فارسی
Meditation
مدیتیشن
ادامه...
مِدیتیشِن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Meditation
مدیتیشن
ادامه...
مِدیتیشِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
meditatore
مدیتیشن کننده، مراقبه کننده
ادامه...
مِدیتیشِن کُنَندِه، مُراقِبِه کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mediator
واسطه
ادامه...
واسِطِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mediator
واسطه، انتقال دهد، تسهیل کننده، راحتی
ادامه...
واسِطِه، اِنتِقال دَهَد، تَسهِیل کُنَندِه، راحَتی
دیکشنری لهستانی به فارسی