معنی Korrespondent - جستجوی لغت در جدول جو
Korrespondent
خبرنگار
ادامه...
خَبَرنِگار
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Korrespondenz
مراسله، مکاتبات
ادامه...
مُراسِلِه، مُکاتِبات
دیکشنری آلمانی به فارسی
Correspondent
خبرنگار
ادامه...
خَبَرنِگار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
correspondent
خبرنگار
ادامه...
خَبَرنِگار
دیکشنری هلندی به فارسی
correspondant
خبرنگار، مربوطه، مربوط
ادامه...
خَبَرنِگار، مَربوطِه، مَربوط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
correspondente
خبرنگار، مربوطه، مربوط
ادامه...
خَبَرنِگار، مَربوطِه، مَربوط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
korespondent
خبرنگار، روزنامه نگار
ادامه...
خَبَرنِگار، روزنامِه نِگار
دیکشنری لهستانی به فارسی